lowliness

/ˈloʊlɪnəs//ˈləʊlɪnəs/

معنی: سرافکندگی، فروتنی، بی ادبی
معانی دیگر: پستی، فرومایگی

جمله های نمونه

1. Lowliness and Commonness, this is a visualize body of own imagery, it is a most direct education deal from the universe.
[ترجمه گوگل]فرومایگی و اشتراک، این مجموعه ای از تصویرسازی های شخصی است که مستقیم ترین معامله آموزشی از سوی جهان است
[ترجمه ترگمان]lowliness و commonness، این یک تصویر ذهنی از تصاویر خود است، این یک معامله آموزشی مستقیم از جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lowliness cause you don't dare to look up to the sun, the stars as well as the bleak moon in the upper air.
[ترجمه گوگل]فروتنی باعث می شود که جرات نگری به خورشید، ستاره ها و ماه تاریک در هوای بالا را نداشته باشی
[ترجمه ترگمان]چون تو جرات نداری به خورشید نگاه کنی، ستاره ها هم به خوبی ماه bleak در هوای بالا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lowliness, greed, lust, struggle, uncontrollable insanity, she was the whole point of him.
[ترجمه گوگل]حقارت، حرص، شهوت، مبارزه، جنون غیرقابل کنترل، او تمام هدف او بود
[ترجمه ترگمان]lowliness، حرص، شهوت، کش مکش، کش مکش و جنون، تمام هدف او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With All lowliness and meekness, with long-suffering, bearing one another in love.
[ترجمه گوگل]با کمال فروتنی و فروتنی، با صبر و شکیبایی، یکدیگر را در عشق تحمل می کنند
[ترجمه ترگمان]با این همه فروتنی و فروتنی، با رنج طولانی، که یکی دیگر را در عشق تحمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is neither lowliness nor nobleness in careers.
[ترجمه گوگل]در مشاغل نه پستی وجود دارد و نه شرافت
[ترجمه ترگمان]نه lowliness و نه nobleness در کار وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We are supposed to have compassion, kindness, lowliness, meekness, long-suffering.
[ترجمه گوگل]قرار است شفقت، مهربانی، فروتنی، فروتنی، بردباری داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید دلسوزی، مهربانی، فروتنی، فروتنی، طولانی و طولانی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For he has looked with favor on the lowliness of his servant.
[ترجمه گوگل]زیرا او به پستی بنده خود نگاه کرده است
[ترجمه ترگمان]زیرا او از فروتنی نوکر خود نظر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Content's from highness go to lowliness in turn is countrified fry, clear fry, wheat bran fry, generate article.
[ترجمه گوگل]محتوا از اعلی به پستی می رود به نوبه خود سرخ شده countrified، سرخ شده شفاف، سرخ کردن سبوس گندم، تولید مقاله
[ترجمه ترگمان]Content از highness به lowliness به نوبه خود به دلیل fry کردن، سرخ کردن، سرخ کردن سبوس گندم، تولید مقاله است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He has looked upon his servant in her lowliness, and people forever will call me blessed.
[ترجمه گوگل]او در حقارت به بنده خود نگاه کرده است و مردم تا ابد مرا خجسته خواهند خواند
[ترجمه ترگمان]او به مستخدم خود در فروتنی خودش نگاه کرده و مردم برای همیشه مرا تقدیس خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes, ugliness, lowliness and jealousness are ink of soul, even if you despise them you'll have got nothing about beauty.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات زشتی، پستی و حسادت جوهر روح است، حتی اگر آنها را تحقیر کنی، از زیبایی چیزی نخواهی داشت
[ترجمه ترگمان]گاه، زشتی و lowliness و jealousness مرکب از روح است، حتی اگر از آن ها بیزار باشی چیزی در مورد زیبایی نخواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Very early tradition suggests that it was a cave, perhaps used as a stable, a mark of lowliness.
[ترجمه گوگل]سنت بسیار اولیه حاکی از آن است که این غار یک غار بوده است، شاید به عنوان اصطبل استفاده می شود، نشانه ای از حقارت
[ترجمه ترگمان]روایات بسیار زود نشان می دهد که این غار غاری است که شاید به عنوان یک اصطبل به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By describing the common customs in realistic writing style, she intends to explore the hardness and lowliness of the living being.
[ترجمه گوگل]او با توصیف آداب و رسوم رایج به سبک نگارش واقع گرایانه، قصد دارد سختی و پستی موجود زنده را کشف کند
[ترجمه ترگمان]با توصیف آداب و رسوم متداول در سبک نوشتاری واقع گرایانه، او قصد دارد سختی و lowliness بودن زندگی را مورد بررسی قرار دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As God's chosen ones, holy and beloved, put on compassion, kindness, lowliness, meekness, and patience, forbearing one another, forgiving each other.
[ترجمه گوگل]همانطور که برگزیدگان خدا، مقدّس و محبوب، شفقت، مهربانی، فروتنی، فروتنی و بردباری به تن کنند و یکدیگر را بردباری کنند و یکدیگر را ببخشند
[ترجمه ترگمان]به عنوان کسانی که خداوند انتخاب کرده، مقدس و محبوب، شفقت، مهربانی، فروتنی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی، شکیبایی،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We are to enter the school of Christ, to learn from Him meekness and lowliness.
[ترجمه گوگل]ما باید وارد مکتب مسیح شویم تا از او فروتنی و فروتنی بیاموزیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به مدرسه مسیح برویم تا از او فروتنی و lowliness یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرافکندگی (اسم)
submission, shame, abashment, confusion, humbleness, lowliness, mortification, resignation

فروتنی (اسم)
humbleness, lowliness, homeliness, modesty, humility, pudency, simplicity, simpleness, coyness, meekness, demureness, pudicity, rusticity

بی ادبی (اسم)
lowliness, irreverence, discourtesy

انگلیسی به انگلیسی

• humility, modesty, meekness; poverty

پیشنهاد کاربران

بپرس