lowermost

/ˈloʊr̩moʊst//ˈləʊəməʊst/

معنی: پایین ترین، اسفل، خیلی پست تر
معانی دیگر: فرودترین، زیرترین، دون ترین، lowest خیلی پست تر، پایین تر، پایین ترین، اسفل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: lower than all others; lowest.
متضاد: uppermost
مشابه: bottom

جمله های نمونه

1. About lowermost cash deposit, I cannot publish a comment with respect to financial clause.
[ترجمه گوگل]در مورد کمترین سپرده نقدی، نمی توانم نظری در مورد بند مالی منتشر کنم
[ترجمه ترگمان]در حدود lowermost سپرده نقدی، من نمی توانم نظر خود را نسبت به شرط مالی منتشر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lowermost room was as untenanted as before, but the door leading to the stone passageway was shut.
[ترجمه گوگل]پایین ترین اتاق مثل قبل بدون اجاره بود، اما در منتهی به گذرگاه سنگی بسته بود
[ترجمه ترگمان]اتاق lowermost مثل قبل خالی بود، اما دری که به راهروی سنگی منتهی می شد بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lowermost capillary fringe is a zone in which the pressure is less than atmospheric.
[ترجمه گوگل]پایین ترین حاشیه مویرگی ناحیه ای است که در آن فشار کمتر از اتمسفر است
[ترجمه ترگمان]حاشیه مویرگ خونی یک منطقه است که در آن فشار کم تر از اتمسفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The hearth is the lowermost cylindric part of the furnace. It is used to contain molten iron and slag.
[ترجمه گوگل]کوره پایین ترین قسمت استوانه ای کوره است برای حاوی آهن مذاب و سرباره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بخاری اتاق lowermost cylindric در کوره است این فولاد برای مهار آهن و سرباره مذاب مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. What achieving economic benefits and social result on lowermost administrative levels is and unified.
[ترجمه گوگل]آنچه که دستیابی به منافع اقتصادی و نتیجه اجتماعی در پایین ترین سطوح اداری یکپارچه است
[ترجمه ترگمان]چیزی که به منافع اقتصادی و نتایج اجتماعی در سطوح مدیریتی lowermost دست می یابد، و متحد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This woodland moss grows with N . complanata in lowermost Schnalstal.
[ترجمه گوگل]این خزه جنگلی با N رشد می کند complanata در پایین ترین Schnalstal
[ترجمه ترگمان]این خزه جنگلی با N رشد می کند complanata در lowermost Schnalstal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Whether does the agreement that you sign with Gu Ge include provision of lowermost cash deposit?
[ترجمه گوگل]آیا قراردادی که با Gu Ge امضا می کنید شامل ارائه کمترین سپرده نقدی می شود؟
[ترجمه ترگمان]این توافق که شما با Gu Ge امضا می کنید شامل ارائه سپرده نقدی lowermost است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accordingly, stimulative economy grows, perfect income allocates mechanism and delay of system of lowermost life safeguard.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، اقتصاد محرک رشد می کند، درآمد کامل مکانیسم و ​​تأخیر سیستم پایین ترین حفاظ زندگی را تخصیص می دهد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، اقتصاد stimulative رشد می کند، درآمد کامل، مکانیزم تخصیص منابع و تاخیر سیستم حفاظت از زندگی lowermost را اختصاص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The light-wave bath house that there still is card of a few essays on the market sells, woodiness, charge for the making of sth. is a few coarser, lowermost price also wants 8000 yuan of above.
[ترجمه گوگل]حمام موج نور که هنوز کارتی از چند انشا در بازار می فروشد، چوبی، هزینه ساخت سث چند درشت تر، پایین ترین قیمت نیز می خواهد 8000 یوان از بالا
[ترجمه ترگمان]یک خانه حمام موج سبک که هنوز یک کارت از چند مقاله در بازار وجود دارد به فروش می رسد، woodiness که مسئول ساخت of است کمی درشت تر است، قیمت lowermost نیز به ۸۰۰۰ واحد یوآن در بالا نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایین ترین (صفت)
nethermost, bottommost, lowest, lowermost, undermost

اسفل (صفت)
nethermost, lowest, lowermost

خیلی پست تر (صفت)
lowest, lowermost

انگلیسی به انگلیسی

• lowest

پیشنهاد کاربران

کم ترین. پایین ترین. پست ترین
مثال:
But We made them the lowermost.
اما ما آنها را پست ترین کردیم.
�فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِین�

بپرس