low pressure

/ˈloʊˈpreʃər//ləʊˈpreʃə/

معنی: فشار کم، فشار خفیف
معانی دیگر: سهل العبور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: having, exerting, or indicating less than normal pressure, as steam or water.
متضاد: high-pressure

(2) تعریف: lacking or not requiring persistence, energy, or vigor.
متضاد: demanding, high-pressure

- a low-pressure job
[ترجمه گوگل] یک کار کم فشار
[ترجمه ترگمان] یک شغل کم فشار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: quietly persuasive; subtle.
متضاد: high-pressure

- a low-pressure marketing campaign
[ترجمه گوگل] یک کمپین بازاریابی کم فشار
[ترجمه ترگمان] یک فعالیت بازاریابی فشار پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Water supplies to the house are at low pressure .
[ترجمه گوگل]منابع آب به خانه با فشار کم است
[ترجمه ترگمان]منابع آب به خانه فشار پایینی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A trough of low pressure over hilly areas will bring heavy thunderstorms overnight.
[ترجمه گوگل]طوفان کم فشار در مناطق تپه ای، طوفان های رعد و برق شدید را در طول شب به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]یک کوزه فشار پایین بر روی نواحی تپه ای، طوفان های تندری سنگین را باخود به همراه خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Moist air blew counterclockwise around the low pressure area.
[ترجمه گوگل]هوای مرطوب در خلاف جهت عقربه‌های ساعت در اطراف ناحیه کم فشار می‌وزید
[ترجمه ترگمان]هوای آزاد در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A band of low pressure is moving across the country.
[ترجمه گوگل]باند فشار کم در سراسر کشور در حال حرکت است
[ترجمه ترگمان]یک گروه فشار پایین در سراسر کشور حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decision to use this low pressure was partly based on engineering constraints.
[ترجمه گوگل]تصمیم برای استفاده از این فشار کم تا حدی بر اساس محدودیت های مهندسی بود
[ترجمه ترگمان]تصمیم برای استفاده از این فشار پایین تا حدی مبتنی بر محدودیت های مهندسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The left-hand graph shows that at low pressure the volume of a fixed amount of gas is high.
[ترجمه گوگل]نمودار سمت چپ نشان می دهد که در فشار پایین حجم یک مقدار ثابت گاز زیاد است
[ترجمه ترگمان]نمودار سمت چپ نشان می دهد که در فشار پایین، حجم مقدار ثابت گاز زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A shift in the weather pattern, bringing low pressure systems across the Alps in December laid down a firm base.
[ترجمه گوگل]تغییر در الگوی آب و هوا، که سیستم‌های کم فشار را در ماه دسامبر در سراسر کوه‌های آلپ به ارمغان آورد، پایه‌ای محکم ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]تغییر در الگوی آب و هوا، با آوردن سیستم های کم فشار در سراسر آلپ در ماه دسامبر، یک پایگاه شرکت را پی ریزی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This low pressure made a partial vacuum above the liquid.
[ترجمه گوگل]این فشار کم باعث ایجاد خلاء جزئی در بالای مایع شد
[ترجمه ترگمان]این فشار پایین، خلا نسبی بالای مایع ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Winds in the northern hemisphere circulate anti-clockwise around low pressure.
[ترجمه گوگل]بادها در نیمکره شمالی در خلاف جهت عقربه های ساعت در اطراف فشار کم می چرخند
[ترجمه ترگمان]بادها در نیم کره شمالی در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت گردش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The disturbances were caused by an upper level low pressure that moved over the northern part of the state Monday.
[ترجمه گوگل]این ناآرامی ها ناشی از فشار کم سطح بالایی بود که روز دوشنبه بر روی بخش شمالی ایالت حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]این آشوب ناشی از فشار پایین سطح بالایی بود که روز دوشنبه در بخش شمالی ایالت به حرکت درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Air is drawn in to this low pressure area primarily through the ventilation slots and also through the floppy disk drive apertures.
[ترجمه گوگل]هوا عمدتاً از طریق شکاف های تهویه و همچنین از طریق روزنه های درایو فلاپی دیسک به این ناحیه کم فشار کشیده می شود
[ترجمه ترگمان]هوا در ابتدا از طریق شیارهای تهویه و همچنین از طریق روزنه های دیسک نرم به این ناحیه فشار پایین کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The distribution system is a low pressure hot water one operating by gravity.
[ترجمه گوگل]سیستم توزیع آب گرم کم فشار است که توسط نیروی گرانش کار می کند
[ترجمه ترگمان]سیستم توزیع یک آب داغ با فشار پایین است که به وسیله جاذبه عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The low pressure type albite-epidete hornfels facies are boundary with rock bodies.
[ترجمه گوگل]رخساره های هورنفلس آلبیت-اپیدیت کم فشار با اجسام سنگی هم مرز هستند
[ترجمه ترگمان]نوع فشار پایین albite - epidete hornfels hornfels با بدن سنگی مرز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A low pressure area developed east of Luzon in late July.
[ترجمه گوگل]یک منطقه کم فشار در شرق لوزون در اواخر جولای توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]در اواخر ماه ژوئیه، یک ناحیه کم فشار در شرق Luzon گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Seasonable dehumidify, alleviate low pressure is anoxic state.
[ترجمه گوگل]رطوبت زدایی فصلی، کاهش فشار کم حالت بدون اکسیژن است
[ترجمه ترگمان]seasonable dehumidify، با کم کردن فشار کم، حالت anoxic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فشار کم (اسم)
low pressure

فشار خفیف (اسم)
low pressure

تخصصی

[مهندسی گاز] فشارکم - فشارکم، کم فشار
[نساجی] کم فشار - فشار پایین
[پلیمر] کم فشار، فشار پایین
[آب و خاک] فشار پائین، کم فشار، فروبار

انگلیسی به انگلیسی

• not stressful; not a great deal of pressure

پیشنهاد کاربران

بپرس