🔸 معادل فارسی:
نابغه ی بی سروصدا / نابغه ی بی ادعا / آدمی باهوش و خلاق ولی بی حاشیه
در زبان محاوره ای:
نابغه ست ولی خودش رو نمی گیره / خیلی خفنه ولی بی سروصداست / یه نابغه ی بی ادعاست
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( شخصیتی – تحسین آمیز ) :
فردی بسیار باهوش، خلاق یا موفق که برخلاف انتظار، رفتار متواضعانه و بی سروصدا داره.
مثال: He’s a low - key genius—solves problems no one else can, but never brags.
اون یه نابغه ی بی سروصداست—مسائلی رو حل می کنه که هیچ کس نمی تونه، ولی هیچ وقت پُز نمی ده.
2. ( طنزآمیز – محاوره ای ) :
گاهی برای شوخی یا تحسین دوستانه استفاده می شه، وقتی کسی کاری خلاقانه یا هوشمندانه انجام می ده بدون اینکه خودش رو نابغه بدونه.
مثال: You figured that out so fast—low - key genius vibes!
خیلی سریع فهمیدی—نابغه ی بی ادعا هستی واقعاً!
3. ( فرهنگی – غیررسمی ) :
در فضای مجازی یا مکالمات روزمره، برای توصیف کسی که استعدادش فراتر از چیزی ست که نشون می ده.
مثال: She’s a low - key genius when it comes to design.
تو طراحی یه نابغه ی بی سروصداست.
🔸 مترادف ها:
quiet genius – humble prodigy – underrated intellect – stealth genius – silent mastermind
نابغه ی بی سروصدا / نابغه ی بی ادعا / آدمی باهوش و خلاق ولی بی حاشیه
در زبان محاوره ای:
نابغه ست ولی خودش رو نمی گیره / خیلی خفنه ولی بی سروصداست / یه نابغه ی بی ادعاست
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ( شخصیتی – تحسین آمیز ) :
فردی بسیار باهوش، خلاق یا موفق که برخلاف انتظار، رفتار متواضعانه و بی سروصدا داره.
مثال: He’s a low - key genius—solves problems no one else can, but never brags.
اون یه نابغه ی بی سروصداست—مسائلی رو حل می کنه که هیچ کس نمی تونه، ولی هیچ وقت پُز نمی ده.
2. ( طنزآمیز – محاوره ای ) :
گاهی برای شوخی یا تحسین دوستانه استفاده می شه، وقتی کسی کاری خلاقانه یا هوشمندانه انجام می ده بدون اینکه خودش رو نابغه بدونه.
مثال: You figured that out so fast—low - key genius vibes!
خیلی سریع فهمیدی—نابغه ی بی ادعا هستی واقعاً!
3. ( فرهنگی – غیررسمی ) :
در فضای مجازی یا مکالمات روزمره، برای توصیف کسی که استعدادش فراتر از چیزی ست که نشون می ده.
مثال: She’s a low - key genius when it comes to design.
تو طراحی یه نابغه ی بی سروصداست.
🔸 مترادف ها: