low frequency

/ˈloʊˈfriːkwənsi//ləʊˈfriːkwənsi/

(رادیو و غیره) کم بسامد (در برابر: پربسامد high frequency)، امواج رادیویی دارای تناوب اندک، دون بسامد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: low-frequency (adj.)
• : تعریف: any radio frequency between thirty and three hundred kilohertz per second.

جمله های نمونه

1. This equipment can detect very low frequency signals.
[ترجمه گوگل]این تجهیزات می تواند سیگنال های فرکانس بسیار پایین را تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]این تجهیزات می توانند سیگنال های فرکانس بسیار پایین را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. White noise is not a good simulator of music, which contains more energy at low frequencies than at high ones.
[ترجمه گوگل]نویز سفید شبیه ساز خوبی برای موسیقی نیست، زیرا در فرکانس های پایین انرژی بیشتری نسبت به فرکانس های بالا دارد
[ترجمه ترگمان]نویز سفید شبیه ساز خوبی از موسیقی نیست، که حاوی انرژی بیشتری در فرکانس های پایین نسبت به فرکانس های بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How can we reconcile the low frequency of expressions of emotional involvement in election campaigns with the high frequency of antagonistic partisanship?
[ترجمه گوگل]چگونه می‌توانیم فراوانی کم ابراز دخالت عاطفی در مبارزات انتخاباتی را با فراوانی بالای حزب‌گرایی متخاصم تطبیق دهیم؟
[ترجمه ترگمان]ما چگونه می توان فرکانس پایین بیان مشارکت عاطفی در کمپین های انتخاباتی را با فرکانس بالا of متخاصم تطبیق دهیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. High gain is achieved at low frequencies through incorporation of several differential stages of amplification.
[ترجمه گوگل]بهره بالا در فرکانس های پایین از طریق ادغام چندین مرحله دیفرانسیل تقویت به دست می آید
[ترجمه ترگمان]بهره بالا در فرکانس های پایین از طریق ترکیب چند مراحل مختلف تقویت به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Between these two maxima there is a lower frequency of depths representing the more shallow regions of the oceans.
[ترجمه گوگل]بین این دو حداکثر فرکانس کمتری از اعماق وجود دارد که نشان دهنده مناطق کم عمق اقیانوس ها است
[ترجمه ترگمان]بین این دو بیشینه فرکانس پایین تری از عمق وجود دارد که نشان دهنده مناطق کم عمق اقیانوس ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the opposite extreme of a pulse of extremely long duration, the Fourier spectrum only contains extremely low frequencies.
[ترجمه گوگل]در نقطه مقابل یک پالس با مدت زمان بسیار طولانی، طیف فوریه فقط دارای فرکانس های بسیار پایین است
[ترجمه ترگمان]در نقطه مقابل یک پالس از مدت بسیار طولانی، طیف فوریه تنها دارای فرکانس های بسیار کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The electrodes were made from platinum-blacked platinum gauze to minimize electrode polarization at low frequencies.
[ترجمه گوگل]الکترودها از گاز پلاتین سیاه شده با پلاتین ساخته شده اند تا قطبش الکترود در فرکانس های پایین به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]الکترودها از گاز پلاتین سیاه پلاتین گرفته تا قطبش الکترود را در فرکانس های پایین به حداقل برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In two developing countries, the lowest frequency of fetal mortality is at births above second but below sixth or seventh order.
[ترجمه گوگل]در دو کشور در حال توسعه، کمترین فراوانی مرگ و میر جنین در تولدهای بالاتر از مرتبه دوم اما کمتر از درجه ششم یا هفتم است
[ترجمه ترگمان]در دو کشور در حال توسعه، پایین ترین فرکانس مرگ و میر نوزادان در تولد بالای دوم اما کم تر از ششم یا هفتم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A problem arises with the design of such filters for passing or stopping low frequencies.
[ترجمه گوگل]مشکلی در طراحی چنین فیلترهایی برای عبور یا توقف فرکانس های پایین ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]یک مشکل با طراحی چنین فیلتر برای عبور یا توقف فرکانس های پایین بوجود می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sound quality is good in the lower frequencies, but a bit thin higher up.
[ترجمه گوگل]کیفیت صدا در فرکانس‌های پایین‌تر خوب است، اما در بالا کمی نازک است
[ترجمه ترگمان]کیفیت صدا در فرکانس های پایین تر خوب است، اما کمی بالاتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the observed spectrum we find that several low frequency bands shift on deuterium substitution.
[ترجمه گوگل]در طیف مشاهده شده متوجه می شویم که چندین باند فرکانس پایین در جایگزینی دوتریوم جابجا می شوند
[ترجمه ترگمان]در طیف مشاهده شده، متوجه شدیم که چندین باند فرکانس پایین بر روی جانشینی نوکلئوفیلی تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This paper deals with the low frequency damping of ZA27 alloy with solid solution treatment after natural ageing stability.
[ترجمه گوگل]این مقاله به میرایی فرکانس پایین آلیاژ ZA27 با درمان محلول جامد پس از پایداری طبیعی پیری می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با میرایی فرکانس پایین آلیاژ ZA۲۷ با رفتار محلول جامد بعد از پایداری طبیعی پیر سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The line noise is a primary low frequency component of self-noise in submarines.
[ترجمه گوگل]نویز خط یک جزء اولیه فرکانس پایین از خود نویز در زیردریایی ها است
[ترجمه ترگمان]نویز خطی یک مولفه فرکانس پایین اولیه از خود نویز در زیردریایی ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Using half-empiric method, C-layer effect of very low frequency (VLF) propagation phase is analyzed and modeled, moreover, the function of VLF phase prediction is modified.
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش نیمه تجربی، اثر لایه C فاز انتشار فرکانس بسیار کم (VLF) تحلیل و مدل‌سازی می‌شود، همچنین عملکرد پیش‌بینی فاز VLF اصلاح می‌شود
[ترجمه ترگمان]با استفاده از روش half، اثر لایه C از فاز انتشار خیلی کم (VLF)تحلیل و مدل شده است، علاوه بر این، عملکرد پیش بینی فاز VLF تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Low frequency noise of thin-film resistor associate with it's micro-structures and technics closely.
[ترجمه گوگل]نویز کم فرکانس مقاومت لایه نازک با ریز ساختارها و تکنیک های آن ارتباط نزدیکی دارد
[ترجمه ترگمان]نویز فرکانس پایین مربوط به مقاومت در لایه نازک همراه با ساختارهای میکرو و technics است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] فرکانس پایین
[نساجی] فرکانس کوتاه

انگلیسی به انگلیسی

• radio wave having a long wavelength

پیشنهاد کاربران

بسامد پایین، کم بسامد
some of the words are "low - frequency
کم تکرار
low frequency ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: بسامد پایین
تعریف: محدودۀ بسامدی بین 30 تا 300 کیلوهرتز

بپرس