low cost


کم هزینه، با قیمت نازل، مستلزم سرمایه ی کم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not expensive; available at a low price or cost.
مشابه: inexpensive

- low-cost housing
[ترجمه گوگل] مسکن ارزان قیمت
[ترجمه ترگمان] مسکن کم هزینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Cheap
🔘 Inexpensive
🔘 Low - cost
🔘 Economical
✅ Definition:
👉 Having a low price; costing little.
پَست - هزینه
( Past - hazine )
ارزان، کم هزینه
هزینه کم

بپرس