🔹: استاندارد پایین / حد انتظار خیلی کم / سقف پایین توقعات / خط کش بی مقدار
🔸 تعریف ها:
1 - ( معنای استعاری – عمومی ) : اصطلاح low bar زمانی به کار می رود که سطح استاندارد یا انتظار در یک موقعیت بسیار پایین باشد—یعنی چیزی لازم نیست خیلی خوب باشد تا قابل قبول یا موفق تلقی شود.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( زمینه ی فرهنگی و انتقادی ) : اغلب به صورت طنز یا انتقاد به کار می رود برای اشاره به سطح ضعیف کیفیت یا توقع، مثلاً وقتی کسی را به خاطر کاری تحسین می کنند که در اصل ساده یا ابتدایی بوده. در فارسی، عباراتی مثل توقع خیلی پایین بود، همینم خوبه دیگه! یا سطح خیلی پایینه می تونه معادل باشه.
3 ( تضاد با "high bar" ) : در مقابل high bar که به استاندارد بالا اشاره دارد، low bar نشانه ی سهل انگاری، بی توقعی یا سطح ضعیف سنجش موفقیت است.
🔹 مثال ها:
They passed the exam, but honestly, the bar was pretty low. امتحان رو پاس کردن، ولی واقعاً سطح توقع خیلی پایین بود.
He managed to cook pasta without burning it—apparently, that's a low bar for success! تونست پاستا رو نسوزونه—انگار این خودش یه موفقیته چون سطح توقع خیلی پایینه!
“I showed up”—well, that’s a low bar for effort. من فقط اومدم—خب این دیگه کم ترین تلاشه واقعاً.
🔹 مترادف ها: low standards – minimal expectations – bare minimum – weak criteria – easy benchmark
🔸 تعریف ها:
1 - ( معنای استعاری – عمومی ) : اصطلاح low bar زمانی به کار می رود که سطح استاندارد یا انتظار در یک موقعیت بسیار پایین باشد—یعنی چیزی لازم نیست خیلی خوب باشد تا قابل قبول یا موفق تلقی شود.
... [مشاهده متن کامل]
2 - ( زمینه ی فرهنگی و انتقادی ) : اغلب به صورت طنز یا انتقاد به کار می رود برای اشاره به سطح ضعیف کیفیت یا توقع، مثلاً وقتی کسی را به خاطر کاری تحسین می کنند که در اصل ساده یا ابتدایی بوده. در فارسی، عباراتی مثل توقع خیلی پایین بود، همینم خوبه دیگه! یا سطح خیلی پایینه می تونه معادل باشه.
3 ( تضاد با "high bar" ) : در مقابل high bar که به استاندارد بالا اشاره دارد، low bar نشانه ی سهل انگاری، بی توقعی یا سطح ضعیف سنجش موفقیت است.
🔹 مثال ها:
They passed the exam, but honestly, the bar was pretty low. امتحان رو پاس کردن، ولی واقعاً سطح توقع خیلی پایین بود.
He managed to cook pasta without burning it—apparently, that's a low bar for success! تونست پاستا رو نسوزونه—انگار این خودش یه موفقیته چون سطح توقع خیلی پایینه!
“I showed up”—well, that’s a low bar for effort. من فقط اومدم—خب این دیگه کم ترین تلاشه واقعاً.
🔹 مترادف ها: low standards – minimal expectations – bare minimum – weak criteria – easy benchmark