lovers

جمله های نمونه

1. lovers of persian music drool over her compositions
دوستداران موسیقی ایرانی مرده ی آهنگ های او هستند.

2. lovers were billing and cooing on the bench
عشاق روی نیمکت مغازله می کردند.

3. the lovers could not bear to be apart
عاشق و معشوق تاب جدایی نداشتند.

4. the lovers sat by a lapsing brook
عشاق کنار جوی روانی نشستند.

5. the lovers sat tight(ly) together
عشاق تنگ هم نشسته بودند.

6. two lovers were caressing on the park bench
دو دلداده روی نیمکت پارک ماچ و بوسه می کردند.

7. the two lovers corresponded secretly
عاشق و معشوق،پنهانی با هم مکاتبه می کردند.

8. the two lovers quarrelled when they were together and languished when they were not
آن دو دلداده با هم که بودند دعوا می کردند و با هم که نبودند در فراق هم می سوختند.

9. the two lovers were holding hands
دو دلداده دست همدیگر را گرفته بودند.

10. those two lovers became each other's willing slaves
آن دو عاشق و معشوق برده ی خودخواسته ی همدیگر شدند.

11. everywhere she went, lovers haunted that beautiful woman
عشاق دور آن زن زیبا را هر کجا که می رفت می گرفتند.

12. the park was full of lovers billing and cooing under the trees
پارک مملو از عشاقی بود که زیر درختان راز و نیاز و ماچ و بوسه می کردند.

13. the stolen glances which the lovers shot at each other
نگاه های دزدکی که عشاق به هم می کردند.

14. they are rumored to be lovers
شایع شده است که آندو عاشق و معشوق اند.

15. this poem will rejoice the lovers of his art
این شعر دوستداران هنر او را شادمان خواهد کرد.

16. those two seem to be lovers
به نظر می رسد که آن دو عاشق و معشوق باشند.

17. the furtive glances of the two lovers
نگاه های دزدانه ی دو عاشق

18. the happy marriage of the two lovers
ازدواج خجسته ی آن دو عاشق و معشوق

19. all the priests in the world have not been able to thwart lovers
همه ی کشیش های دنیا هم نتوانسته اند جلو عشاق را بگیرند.

پیشنهاد کاربران

ارباب وفا ؛ عاشقان. ( آنندراج ) :
حیف از تو که ارباب وفا را نشناسی
ما یار تو باشیم و تو ما را نشناسی.
عاشقان

بپرس