love story


معنی: داستان عاشقانه

جمله های نمونه

1. He entitled the book "Love Story".
[ترجمه گوگل]او عنوان کتاب را «داستان عشق» گذاشت
[ترجمه ترگمان]او کتاب \"داستان عشق\" را خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The play is really a love story.
[ترجمه Taha] این بازی واقعایک داستان عتشقانه است
|
[ترجمه گوگل]نمایشنامه واقعا یک داستان عاشقانه است
[ترجمه ترگمان]نمایش واقعا یک داستان عاشقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is a love story set against a backdrop of rural Irish life.
[ترجمه گوگل]این یک داستان عاشقانه است که در پس زمینه ای از زندگی روستایی ایرلندی اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]این یک داستان عشقی است که بر ضد پس زمینه زندگی روستایی ایرلندی تنظیم شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The love story unfolds against a background of civil war.
[ترجمه گوگل]داستان عشق در پس زمینه ای از جنگ داخلی رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]داستان عشق در برابر سابقه جنگ داخلی آشکار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is partly a humid, faintly Graham Greene-like love story, partly a conundrum about opaque and enigmatic behaviour.
[ترجمه گوگل]این تا حدی یک داستان عاشقانه مرطوب و کم رنگ مانند گراهام گرین است، تا حدی معمایی در مورد رفتار مبهم و مرموز
[ترجمه ترگمان]این تا اندازه ای یک داستان عاشقانه است، تا حدودی یک معما در مورد رفتار مبهم و مبهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. By the Elizabethan age, the love story of Troilus and Cressida had undergone a radical transformation.
[ترجمه گوگل]در عصر الیزابت، داستان عشق ترویلوس و کرسیدا دستخوش تحولی اساسی شده بود
[ترجمه ترگمان]در عصر الیزابت، داستان عشق of و Cressida دست خوش تحول اساسی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ali MacGraw set the ball rolling with Love Story.
[ترجمه گوگل]علی مک‌گرو با Love Story توپ را تنظیم کرد
[ترجمه ترگمان]علی MacGraw توپ را با داستان عشق راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Love Story I thought you'd be a pushover.
[ترجمه گوگل]داستان عشق من فکر می کردم که شما باید یک فرد فشار دهنده باشید
[ترجمه ترگمان] داستان عشقی که فکر می کردم تو یه \"pushover\" هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. And why was their love story so special?
[ترجمه گوگل]و چرا داستان عشق آنها اینقدر خاص بود؟
[ترجمه ترگمان]و چرا داستان عاشقانه اونا اینقدر خاص بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This novel is a love story.
[ترجمه فرشته شالچی] این رمان یک داستان عاشقانه است.
|
[ترجمه گوگل]این رمان یک داستان عاشقانه است
[ترجمه ترگمان]این داستان یک داستان عاشقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nothing much happens, and even the love story seems half-hearted.
[ترجمه گوگل]هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و حتی داستان عشق نیز نیمه کاره به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]هیچ اتفاقی نمی افتد، و حتی داستان عاشقانه هم کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a love story .
[ترجمه گوگل]این یک داستان عاشقانه است
[ترجمه ترگمان]داستان عاشقانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She says she couldn't get involved with the love story.
[ترجمه گوگل]او می گوید که نمی تواند با داستان عشق درگیر شود
[ترجمه ترگمان]او می گوید که نمی تواند داستان عاشقانه را درگیر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not just any love story will do.
[ترجمه گوگل]نه فقط هر داستان عشقی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]نه تنها داستان عشقی کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I love a good love story!
[ترجمه گوگل]من عاشق یک داستان عاشقانه خوب هستم!
[ترجمه ترگمان]من عاشق یه داستان عشقی خوب هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

داستان عاشقانه (اسم)
romance, love story

انگلیسی به انگلیسی

• story or event which has love as its main theme
a love story is a novel, short story, or film about a love affair.

پیشنهاد کاربران

بپرس