love seat

/ˈləvˈsiːt//lʌvsiːt/

نیمکت دو نفری، کاناپه ی کوچک، صندلی یانیمکت دسته دار دو نفری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small upholstered sofa or double chair that seats two people.

جمله های نمونه

1. Helen bought her love seat, a sky blue velveteen fold-out, and also her bridge table.
[ترجمه گوگل]هلن صندلی عشق، یک تاشو مخملی آبی آسمانی و همچنین میز پل خود را خرید
[ترجمه ترگمان]هلن صندلی عاشقانه خود را که یک ستاره آبی آسمانی بود و میز پل را نیز خریده بود خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. With mock surprise, he settled into the love seat, draping his arms along its top.
[ترجمه گوگل]با تعجب ساختگی، روی صندلی عشق نشست و دستانش را در بالای آن قرار داد
[ترجمه ترگمان]او با حیرت ساختگی سر جایش نشست و روی صندلی عشق نشست و دست هایش را روی نوک آن آویزان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Later, the love seat or courting seat had two sections, often in an S - shape.
[ترجمه گوگل]بعدها، صندلی عشق یا صندلی خواستگاری دو بخش داشت، اغلب به شکل S
[ترجمه ترگمان]پس از آن، جایگاه عاشقانه و یا صندلی او دارای دو بخش بود که اغلب به شکل S شکل می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Beside me on the love seat, my wife kept her social smile firmly in place, but I could feel her secret death glare.
[ترجمه گوگل]در کنار من روی صندلی عشق، همسرم لبخند اجتماعی اش را محکم نگه داشت، اما من می توانستم تابش خیره کننده پنهان مرگ او را احساس کنم
[ترجمه ترگمان]در کنار من روی صندلی عشق، زن من لبخند اجتماعی او را محکم به جای خود نگه داشت، اما می توانستم نگاه خیره مرگ او را حس کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Later, the love seat or courting seat had two sections, often an S - shape.
[ترجمه گوگل]بعدها، صندلی عشق یا صندلی خواستگاری دو بخش داشت، اغلب به شکل S
[ترجمه ترگمان]بعد از آن، جایگاه عاشقانه و یا صندلی او دارای دو بخش است، که اغلب شکل S شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A love seat is a wide chair.
[ترجمه گوگل]صندلی عشق یک صندلی پهن است
[ترجمه ترگمان]صندلی عشق یک صندلی عریض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Even love at first sight is possible on the bus, " said a spokesman for the British owned Arriva company to explain the two seats on each bus that are covered in red cloth and a "love seat" sign.
[ترجمه گوگل]سخنگوی شرکت بریتانیایی Arriva برای توضیح دو صندلی در هر اتوبوس که با پارچه قرمز پوشانده شده‌اند و علامت «صندلی عشق» را توضیح داد: «حتی عشق در نگاه اول در اتوبوس امکان‌پذیر است»
[ترجمه ترگمان]یک سخنگوی شرکت Arriva انگلیس گفت: \"حتی عشق در اولین نگاه ممکن است در اتوبوس امکان پذیر باشد\" و این دو کرسی را در هر اتوبوس که پوشیده از پارچه قرمز و علامت \"صندلی دوست\" است توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So what appears to be a short, fat love seat is really a lightweight wicker sofa, plumped up with pillows and embroidered Ralph Lauren pillowcases.
[ترجمه گوگل]بنابراین آنچه که به نظر می رسد یک صندلی عاشقانه کوتاه و چاق است، واقعاً یک مبل حصیری سبک وزن است که با بالش های پر شده و روبالشی های رالف لورن گلدوزی شده است
[ترجمه ترگمان]این صندلی یک نیمکت کوتاه و چاق و چاق است که با بالش ها و بالش مخصوص رالف لورن پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A love seat is a wide chair. It was first made to seat one woman and her wide dress.
[ترجمه گوگل]صندلی عشق یک صندلی پهن است اولین بار برای نشستن یک زن و لباس پهن او ساخته شد
[ترجمه ترگمان]صندلی عشق یک صندلی عریض است برای اولین بار مجبور شدم روی یک زن و لباس گشاد او بنشینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But he has no plans to replace the sofa and love seat Roberts left behind.
[ترجمه گوگل]اما او هیچ برنامه ای برای جایگزینی مبل و صندلی عشقی که رابرتز پشت سر گذاشته بود ندارد
[ترجمه ترگمان]اما او هیچ برنامه ای برای جایگزینی نیمکت و صندلی دوست ندارد که رابرتس پشت سر گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You could also splurge on thick plump pillows on a wrought iron love seat .
[ترجمه گوگل]شما همچنین می توانید روی بالش های چاق و ضخیم روی صندلی عشق فرفورژه بچرخید
[ترجمه ترگمان]همچنین می تونی با بالش های کلفت و کلفت روی یک صندلی پر از مهر و محبت بالا بیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Can't believe how easy it was to find you, " he told Carmen Elcira, sitting now on her love seat. "I said your name in a bakery around here, and they knew just who you were. "
[ترجمه گوگل]او به کارمن السیرا که اکنون روی صندلی عشق او نشسته بود، گفت: "باورم نمی شود که پیدا کردن تو چقدر آسان بود " "من نام تو را در یک نانوایی در این اطراف گفتم و آنها دقیقاً می دانستند که شما کی هستید "
[ترجمه ترگمان]او به کار من در کار من گفت: \"نمی توانم باور کنم که پیدا کردن شما چقدر آسان بود\" من نام شما را در یک نانوایی در اینجا گفتم و آن ها می دانستند که شما چه کسی هستید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I installed a two zone electric system right underneath the love seat split right down the middle with a thermostat for my mom and one for my dad .
[ترجمه گوگل]من یک سیستم برقی دو منطقه ای را درست زیر صندلی عشق درست از وسط با یک ترموستات برای مادرم و یکی برای پدرم نصب کردم
[ترجمه ترگمان]من یک سیستم الکتریکی دو ناحیه را درست زیر صندلی دوست نصب کردم و در وسط با ترموستات برای مادرم و یکی برای پدرم تقسیم کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small sofa for two

پیشنهاد کاربران

زنی نشسته در love seat مثل آنیتا دارلینگ شینیون زنانه باز مثل آنیتا دارلینگ
مبل دو نفره
صندلی دو نفره که می تواند به شکل S باشد
مبل دو نفره، مبل دوستی