lousily
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
افتضاح / شلخته / بی کیفیت / بدجور
در زبان محاوره ای:
گند زده، داغون، بی سلیقه، افتضاح طور، خیلی بد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( رفتاری – انتقادی ) :
... [مشاهده متن کامل]
انجام کاری به شکلی بسیار ضعیف، بی دقت، یا بی کیفیت؛ معمولاً با بار منفی و تحقیرآمیز
مثال: He lousily decorated the room with mismatched colors.
اتاق رو افتضاح تزئین کرد با رنگ های ناجور.
2. ( طنزآمیز – توصیفی ) :
بی سلیقگی یا بی ظرافتی در اجرای کاری که نیاز به دقت یا سلیقه داره
مثال: She lousily wrapped the gift in crumpled paper.
کادو رو با یه کاغذ مچاله شده خیلی داغون پیچید.
3. ( روایی – استعاری ) :
توصیف عملکردی که نه تنها ضعیفه، بلکه حس بی تفاوتی، بی مسئولیتی، یا بی احترامی به کیفیت رو منتقل می کنه
مثال: The report was lousily written and full of errors.
گزارش افتضاح نوشته شده بود و پر از اشتباه بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
badly – poorly – sloppily – messily – carelessly – clumsily – incompetently
افتضاح / شلخته / بی کیفیت / بدجور
در زبان محاوره ای:
گند زده، داغون، بی سلیقه، افتضاح طور، خیلی بد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ( رفتاری – انتقادی ) :
... [مشاهده متن کامل]
انجام کاری به شکلی بسیار ضعیف، بی دقت، یا بی کیفیت؛ معمولاً با بار منفی و تحقیرآمیز
مثال: He lousily decorated the room with mismatched colors.
اتاق رو افتضاح تزئین کرد با رنگ های ناجور.
2. ( طنزآمیز – توصیفی ) :
بی سلیقگی یا بی ظرافتی در اجرای کاری که نیاز به دقت یا سلیقه داره
مثال: She lousily wrapped the gift in crumpled paper.
کادو رو با یه کاغذ مچاله شده خیلی داغون پیچید.
3. ( روایی – استعاری ) :
توصیف عملکردی که نه تنها ضعیفه، بلکه حس بی تفاوتی، بی مسئولیتی، یا بی احترامی به کیفیت رو منتقل می کنه
مثال: The report was lousily written and full of errors.
گزارش افتضاح نوشته شده بود و پر از اشتباه بود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
Lousily /ˈlaʊzəli/ ( adv ) – meaning: very badly; poorly; in an unsatisfactory way.
بسیار بد؛ به شکلی ضعیف؛ به صورتی نامطلوب
Example 1: 👇
The new tennis racket did nothing for my game; I performed as lousily as ever.
... [مشاهده متن کامل]
راکت جدید هیچ تغییری در بازی من ایجاد نکرد. مثل همیشه گند زدم. ( ضعیف بازی کردم ) .
Example 2: 👇
For generations, immigrants have usually taken the lousily paid jobs that other people rejected.
برای سال های متمادی، مهاجرین معمولاً مشاغلی را پذیرفته اند که سایرین به دلیل دستمزد پایین ( خیلی بد ) رد می کردند.

بسیار بد؛ به شکلی ضعیف؛ به صورتی نامطلوب
... [مشاهده متن کامل]
راکت جدید هیچ تغییری در بازی من ایجاد نکرد. مثل همیشه گند زدم. ( ضعیف بازی کردم ) .
برای سال های متمادی، مهاجرین معمولاً مشاغلی را پذیرفته اند که سایرین به دلیل دستمزد پایین ( خیلی بد ) رد می کردند.
