loup

/ˈluːp//ˈluːp/

معنی: گریز، ذره بین کوچک
معانی دیگر: (اسکاتلند)، جهش، پرش، (جانور شناسی) گرگ ماهی (نوعی bass بومی اروپا) (loup de mer هم می گویند)، اسکاتلند خیز، فرار، خیززدن، فرار کردن

مترادف ها

گریز (اسم)
escape, scuttle, allusion, getaway, evasion, flight, digression, jink, elusion, subterfuge, gink, guy, scamper, escapement, desertion, loup, truancy, sidestep

ذره بین کوچک (اسم)
loup

تخصصی

[مهندسی گاز] ذره بین چشمی

پیشنهاد کاربران

بپرس