lounge

/ˈlaʊndʒ//laʊndʒ/

معنی: صندلی راحتی، سالن، تن اسایی، سالن استراحت، محل استراحت، اطاق استراحت، وقتگذرانی به بطالت، لم دادن، لمیدن
معانی دیگر: (به طور راحت و رها نشستن یا دراز کشیدن یا ایستادن یا حرکت کردن) واکشیدن، غنودن، آسودن، آرمیدن، برنشستن، سلانه سلانه راه رفتن، وقت تلف کردن، (وقت خودرا) به بطالت گذراندن، ول گشتن، (در سرسرای هتل ها و برخی تئاترها و شرکت ها و غیره) اتاق مجهز به مبل راحت، آرامشگاه، کاناپه ی بی پشتی و بی دسته که یک طرفش برجستگی متکا مانند دارد، نیمکت تخت شو، وقت آرامیدن، عمل آرامیدن، استراحت، آرمش، (قدیمی) گام آهسته و از روی فراغت، یا لم یا لم راه رفتن، رجوع شود به: cocktail lounge، محل استراحت ولم دادن، وقت گذرانی به بطالت
lounge (suit)
کت و شلوار معمولی

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: lounges, lounging, lounged
(1) تعریف: to lie, sit, walk, or the like lazily or leisurely (often fol. by around or along).
مترادف: lie, loaf, loll
مشابه: dally, dilly-dally, idle, laze, lollygag, recline, repose, slouch, sprawl, vegetate

- He just lounges around all day.
[ترجمه گوگل] او فقط تمام روز را در اطراف استراحت می کند
[ترجمه ترگمان] اون تمام روز رو اینجا پرسه میزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to spend one's time relaxing.
مشابه: idle, laze, lie, loaf, relax, rest
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to spend (a period of time) relaxing (usu. fol. by away or out).
مشابه: dally, dawdle, idle, laze, linger, loaf, trifle

- She lounged the day away.
[ترجمه گوگل] او آن روز را به درازا کشید
[ترجمه ترگمان] او روز را در گوشه ای لم داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: loungy (adj.), lounger (n.)
(1) تعریف: a room or area, as in a hotel, train station, or the like, where patrons can relax, wait, or smoke.
مترادف: waiting room
مشابه: antechamber, anteroom, cocktail lounge, den, foyer, lobby, parlor, reception room, saloon, sitting room

(2) تعریف: a couch, often lacking a back and having one elevated end or a headrest.
مشابه: chaise, chaise longue, couch, davenport, daybed, divan, ottoman, settee, sofa, studio couch

(3) تعریف: an establishment that serves liquor; bar.
مترادف: cocktail lounge, nightclub
مشابه: bar, barroom, cabaret, pub, taproom

- a cocktail lounge
[ترجمه گوگل] یک کوکتل لانژ
[ترجمه ترگمان] یه رستوران واسه مشروب خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: a public lavatory.
مترادف: restroom
مشابه: bathroom, can, ladies' room, lavatory, men's room, powder room, toilet, washroom

(5) تعریف: (chiefly British) a room in a home used mainly for relaxing or entertaining guests; living room.

- They're watching television in the lounge.
[ترجمه گوگل] آنها در سالن در حال تماشای تلویزیون هستند
[ترجمه ترگمان] آن ها تلویزیون را در سالن استراحت تماشا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a transit lounge in an airport
سالن ترانزیت در فرودگاه

2. the airport lounge
سالن انتظار فرودگاه

3. the departure lounge of the airport
تالار رهسپاران فرودگاه

4. she stretched on the lounge
او روی کاناپه دراز کشیده.

5. striking students trashed the professors' lounge
دانشجویان اعتصابگر اتاق استادان را به هم ریختند.

6. i'll wait for you in the hotel lounge
در سالن انتظار هتل منتظرت خواهم شد.

7. They were in the VIP lounge at the airport.
[ترجمه amini] آنها در سالن انتظار مسافران فرست کلس بودند.
|
[ترجمه گوگل]آنها در سالن VIP فرودگاه بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها در سالن VIP در فرودگاه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't lounge away your working hours.
[ترجمه لیلا کهنه پوشی] ساعت کاریت رو با بطالت نگذران
|
[ترجمه گوگل]ساعات کاری خود را از دست ندهید
[ترجمه ترگمان] ساعات کاری - ت رو دور نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She rejoined her friends in the lounge.
[ترجمه بنیامین حقانی] او دوباره به دوستانش در سالن پیوست
|
[ترجمه گوگل]او دوباره به دوستانش در سالن پیوست
[ترجمه ترگمان]به دوستان خود در سالن پذیرایی پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We had coffee in the lounge.
[ترجمه بنیامین حقانی] مادر سالن قهوه نوشیدیم
|
[ترجمه گوگل]در سالن قهوه خوردیم
[ترجمه ترگمان] توی سالن استراحت قهوه داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Don't lounge around all day!
[ترجمه هامون سحری] تمام روزت را به نشستن مگذران!
|
[ترجمه گوگل]تمام روز را در اطراف استراحت نکنید!
[ترجمه ترگمان]تمام روز اینجا استراحت نکن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We sat in the departure lounge waiting for our flight to be called.
[ترجمه هامون سحری] تا زمانی که پروازمان را اعلام کنند در اتاق پرواز نشسته بودیم .
|
[ترجمه گوگل]در سالن خروج نشستیم و منتظر بودیم تا پروازمان را صدا کنند
[ترجمه ترگمان]در اتاق استراحت نشستیم و منتظر flight شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Instead of taking me to the departure lounge they took me right to my seat on the plane.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه من را به سالن خروج ببرند، من را به سمت صندلی ام در هواپیما بردند
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه مرا به اتاق استراحت ببرید، مرا به سمت صندلی خود در هواپیما بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He appeared in the lounge brandishing a knife.
[ترجمه گوگل]او در حالی که چاقو به دست می گرفت در سالن ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]او در اتاق استراحت یک چاقو را تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There were about fifteen people in the lounge, mostly women.
[ترجمه گوگل]حدود پانزده نفر در سالن بودند که اکثرا خانم بودند
[ترجمه ترگمان]حدود پانزده نفر در سالن استراحت بودند، بیشتر زنان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صندلی راحتی (اسم)
armchair, lounge, faldstool, morris chair

سالن (اسم)
hall, salon, lounge

تن اسایی (اسم)
indolence, lounge, leisure, self-complacency

سالن استراحت (اسم)
lounge

محل استراحت (اسم)
lounge, resort

اطاق استراحت (اسم)
lounge

وقت گذرانی به بطالت (اسم)
lounge

لم دادن (فعل)
loll, lounge

لمیدن (فعل)
loll, lounge, recline

انگلیسی به انگلیسی

• sofa, couch; large public waiting room; lobby; room in which cocktails are served; living room; slow walk, stroll
lie down, recline; move in a relaxed manner, walk lazily; idle away the time
a lounge is a room in a house or hotel where people can sit and relax.
a lounge at an airport is a large room where passengers wait.
the lounge or lounge bar in a pub or hotel is a comfortably furnished bar.
if you lounge somewhere, you lie on something or lean against it lazily.
if you lounge about or lounge around, you spend your time in a relaxed and lazy way, avoiding work that requires any effort.

پیشنهاد کاربران

صندلی هایی که دور کانتر بارها هست
به این توضیح دقت کنید کامل متوجه میشید فرق بین لابی و لانج رو :
Lobby:
A lobby is typically an entrance area or a waiting area in a building or hotel. It is often located near the main entrance or reception desk.
...
[مشاهده متن کامل]

Lobbies are primarily designed for people to enter or exit a building, wait for someone, or gather before going further into the facility.
In hotels, lobbies can serve as a place for guests to check in, wait for transportation, or meet with others.
Lounge:
A lounge, on the other hand, is a more relaxed and comfortable area designed for people to relax, socialize, and unwind.
Lounges often have comfortable seating like sofas, armchairs, and coffee tables, creating a cozy and inviting atmosphere.
They are commonly found in various settings, including hotels, airports, restaurants, and entertainment venues, where people can sit back, enjoy a drink or snack, and engage in conversation.

1 -
UK
the room in a house or apartment that is used for relaxing and entertaining guests in
انگلیسی بریتانیایی/ اتاق نشیمن فضای خصوصی و خودمانی خانه است؛ یعنی جایی که اعضای خانواده در آنجا دورهم جمع می شوند و به گفتگو، تماشای تلویزیون و استفاده از وسایل صوتی و تصویری و سرگرم کننده، مطالعهٔ روزنامه یا کتاب، بازی و غیره می پردازند.
...
[مشاهده متن کامل]

All the family were sitting in the lounge watching television
2 -
a room in a hotel, airport, theatre, etc. where people can relax or wait
لابی ( اتاق انتظار یا استراحت ) در هتل، فرودگاه، تئاتر و. . .
an airport lounges
a cocktail lounge

lounge
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/lounge?q=Lounge
در فرودگاه:
departure lounge
arrival lounge
یکی از انواع سبک - ساب ژانرها در موسیقی است.
بن مایه ای گوش نواز دارد و در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ محبوبیت بسیاری داشته است.
اتاق نشیمن
معادل sitting room
سالن استراحت ( هتل، ساختمان، قطار. . . ) ، سالن انتظار ( فرودگاه )
اتاق انتظار، سالن انتظار ( بیمارستان، مطب دکتر و . . . )
نشستن یا ایستادن به طور راحت
لمکده
محل لم دادن
lounge ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: کُنج
تعریف: محلی راحت در مهمان خانه/ هتل برای استراحت و پذیرایی از مهمانان و ملاقات‏کنندگان آنها
لش کردن
دوستان توجه داشته باشند که معادل سالن، hall است.
lounge به لابی، یا اتاق انتظار گفته می شود که معمولا قبل از ورود به سالن اصلی، در آنجا جمع می شوند، خوش و بش می کنند، نوشیدنی صرف می کنند و آماده رفتن به سالن می شوند.
یه جایی مثل لابی . . . .
یه اتاقیه تو فرودگاه یا هتل جایی که مردم میتونن ریلکس کنن و منتظر بمونن تا نوبت پروازشون برسه

سالن استراحت

استراحت گاه
صندلی راحتی
سالن
پرسه زدن

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس