lotto

/ˈlɑːˌtoʊ//ˈlɒtəʊ/

معنی: لوتو
معانی دیگر: (نوعی قمار) لوتو، loto لوتو نوعی بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lottos
(1) تعریف: a game of chance, similar to bingo, in which a leader draws a numbered disk and the players cover the corresponding numbers on their boards, continuing until someone has covered five numbers in a row.

(2) تعریف: a lottery, usu. operated by a state government, in which players choose numbers that may match those selected at an official drawing.

جمله های نمونه

1. We save winning lotto picks in a text file.
[ترجمه گوگل]ما انتخاب های برنده لوتو را در یک فایل متنی ذخیره می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما برنده جایزه لوتو که یک پرونده متنی است را نجات می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We'll give our class a namespace lotto, and we'll call our class Lottery.
[ترجمه گوگل]ما به کلاس خود یک لوتو فضای نام می دهیم و کلاس خود را لاتاری می نامیم
[ترجمه ترگمان]ما برنده مسابقه لوتو هستیم و ما به کلاس بخت آزمایی our زنگ می زنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By regularly adding actual lotto picks to the text file containing our list of picks, we can trend number-picking over the long term.
[ترجمه گوگل]با افزودن مرتب انتخاب‌های واقعی لوتو به فایل متنی حاوی فهرست انتخاب‌های ما، می‌توانیم در بلندمدت روند انتخاب اعداد را داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]با اضافه کردن مداوم جایزه لوتو که حاوی فهرست مجموعه های ما است، ما می توانیم تعداد زیادی را در بلند مدت انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After the talk, Lotto and Dave Strudwick, Blackawton Primary School's head teacher, decided to try to do an original research project with the students where the kids would have full control.
[ترجمه گوگل]پس از صحبت، لوتو و دیو استرادویک، دبیر مدرسه ابتدایی بلکاوتون، تصمیم گرفتند که یک پروژه تحقیقاتی اصلی را با دانش آموزان انجام دهند که در آن بچه ها کنترل کامل را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]بعد از سخنرانی، Lotto و دیو strudwick، معلم مدرسه ابتدایی Blackawton، تصمیم گرفتند تا یک پروژه تحقیقاتی اصلی را با دانشجویانی انجام دهند که در آن ها کودکان تحت کنترل کامل قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eddy's lotto prize compensated his loss in the stock.
[ترجمه گوگل]جایزه لوتوی ادی ضرر او را در سهام جبران کرد
[ترجمه ترگمان]جایزه لوتو s از دست رفتن او در این سهام جبران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For the Coach every day is lotto day.
[ترجمه گوگل]برای مربی هر روز روز قرعه کشی است
[ترجمه ترگمان]برای مربی هر روز مسابقه لوتو هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Cracking the Lotto is the latest software that people are using to play the lottery.
[ترجمه گوگل]Cracking the Lotto جدیدترین نرم افزاری است که مردم برای بازی در لاتاری از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]Cracking آخرین نرم افزاری است که مردم از آن برای بازی در لاتاری استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A game of chance, similar to lotto, that uses balls rather than counters.
[ترجمه گوگل]یک بازی شانس، شبیه به لوتو، که از توپ به جای شمارنده استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]بازی شانس، شبیه لوتو که بجای counters از توپ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "I feel like I just won the lotto, " he says.
[ترجمه گوگل]او می‌گوید: «احساس می‌کنم به تازگی برنده لوتو شده‌ام
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" من احساس می کنم که جایزه لوتو را بردم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lotto also ran a scientific outreach program called Street Science, whose aim was to get non-scientists to do original experiments outside the lab.
[ترجمه گوگل]لوتو همچنین یک برنامه علمی به نام علوم خیابانی را اجرا کرد که هدف آن ترغیب افراد غیر دانشمندان به انجام آزمایش‌های اصلی در خارج از آزمایشگاه بود
[ترجمه ترگمان]Lotto همچنین یک برنامه توسعه علمی به نام علم استریت را اجرا کرد که هدفش گرفتن non برای انجام آزمایش های اصلی خارج از آزمایشگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lotto and Strudwick are now developing a similar program called "i, scientist" at the Science Museum in London, where visitors and classes from nearby schools can do real experiments on-site.
[ترجمه گوگل]Lotto و Strudwick اکنون در حال توسعه برنامه مشابهی به نام "I, Scientist" در موزه علوم لندن هستند که در آن بازدیدکنندگان و کلاس های مدارس مجاور می توانند آزمایش های واقعی را در محل انجام دهند
[ترجمه ترگمان]Lotto و strudwick در حال حاضر در حال توسعه یک برنامه مشابه با نام \"من، دانشمند\" در موزه علوم لندن هستند، که در آن بازدیدکنندگان و کلاس هایی از مدارس مجاور می توانند آزمایش ها واقعی را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those explanations miss the larger point, says Beau Lotto, a brain research at University College London.
[ترجمه گوگل]بو لوتو، پژوهشگر مغز در دانشگاه کالج لندن، می‌گوید: «این توضیحات نکته بزرگ‌تر را از دست می‌دهند
[ترجمه ترگمان]Beau Lotto، یکی از تحقیقات مغز در کالج دانشگاه لندن می گوید که این توضیحات بیشتر از حد larger
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Picking the right six numbers in a lotto is, to say the least, statistically improbable.
[ترجمه گوگل]انتخاب شش عدد مناسب در لوتو، حداقل از نظر آماری غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]انتخاب شش عدد صحیح در یک جایزه لوتو است که به نظر اماری غیر محتمل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Unemployed roadsweeper Mickey Reid hit the jackpot when his £4 Lotto ticket won him £ 8m.
[ترجمه گوگل]میکی رید، جاده‌روی بیکار، زمانی که بلیط لوتوی 4 پوندی او 8 میلیون پوند به دست آورد، به جکپات رسید
[ترجمه ترگمان]roadsweeper Unemployed، میکی ماوس، در حالیکه بلیط ۴ £ او ۸ میلیون پوند به او رسید، دست به این کار زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لوتو (اسم)
lotto

انگلیسی به انگلیسی

• game of chance which is similar to bingo; government-run lottery in which players choose a series of numbers that are matched against the numbers selected in the official drawing

پیشنهاد کاربران

بپرس