lost track

پیشنهاد کاربران

### معنی **"lost track"** در فارسی:
**۱. گم کردن رد / فراموش کردن مسیر** ( به معنای واقعی )
- مثال:
*"We lost track of the hiking trail in the fog. "*
( در مه **رد مسیر پیاده روی را گم کردیم**. )
...
[مشاهده متن کامل]

**۲. از دست دادن حساب چیزی** ( زمان، اطلاعات، رویدادها )
- مثال:
*"I’ve lost track of how many times he’s been late this month!"*
( **یادم رفته** چند بار این ماه دیر کرده! )
**۳. قطع ارتباط با کسی/چیزی**
- مثال:
*"After college, we lost track of each other. "*
( بعد از دانشگاه، **دیگر از هم خبر نداشتیم**. )
- - -
### معادل های فارسی:
- گم کردن رد
- از دست دادن حساب
- فراموش کردن
- قطع ارتباط کردن
- - -
### اصطلاحات مرتبط:
- **"Keep track of"** ( بر چیزی مسلط بودن / پیگیری کردن )
*"She keeps track of all her expenses. "*
( او **همه مخارجش را پیگیری می کند**. )
- **"On track"** ( در مسیر درست )
*"The project is finally back on track. "*
( پروژه بالاخره **به مسیر اصلی برگشته**. )
- - -
### تفاوت با **"lost control"**:
- **"Lost track"**: مربوط به **پیگیری یا حافظه** است.
- **"Lost control"**: یعنی **کنترل خود/چیزی را از دست دادن** ( مثل ماشین، احساسات ) .

lost track
گمشده
برای مثال
I completely lost track of the time

for get the time
زمان گم شده
Finaly i found my lost trach
بالاخره اهنگ گمشده ام را پیدا کردم