losses


معنی: تلفات، ضایعات
معانی دیگر: علوم هوایى : تلفات

جمله های نمونه

1. losses due to theft at clothing stores
زیان های ناشی از سرقت در فروشگاه های لباس

2. losses from fire, storm, and other casualties
خسارات ناشی از آتش سوزی و توفان و حوادث دیگر

3. losses that befell them by mere casualty
زیان هایی که فقط به خاطر بدشانسی متوجه آنها شد.

4. financial losses have put the company in a hole
زیان های مالی شرکت را در وضع بدی قرار داده است.

5. gambling losses prostrated him
باخت در قمار او را به خاک سیاه نشاند.

6. our losses numbered fifteen
تعداد تلفات ما به پانزده نفر رسید.

7. our losses were negligible
زیان های ما کم اهمیت بودند.

8. the losses which we have sustained are huge
زیان هایی که تحمل کرده ایم عظیم هستند.

9. heavy financial losses are disabling him from fulfilling his plans
زیان های مالی سنگین او را از انجام نقشه های خود عاجز کرده است.

10. heavy gambling losses embarrassed him for years
باخت های سنگین در قمار او را برای سال ها بدهکار کرد.

11. profits and losses
سودو زیان

12. the company's losses were insignificant
زیان های شرکت ناچیز بودند.

13. to recover losses
ضررها را جبران کردن

14. our company's paper losses
زیان های شرکت ما طبق دفاتر

15. they suffered heavy losses in men and materiel
از نظر افراد و تجهیزات متحمل خسارات سنگین شدند.

16. he got over his losses
ضررهای خود را جبران کرد.

17. the company suffered great losses
شرکت متحمل زیان های فراوان شد.

18. the enormity of our losses
زیادی تلفات ما

19. the magnitude of our losses was staggering
زیادی خسارات ما سرگیجه آور بود.

20. the scale of our losses
میزان ضررهای ما

21. thousands of tombstones imaging the losses of war
هزاران سنگ قبر که نمادی از زیان های جنگ بودند

22. we recuperated most of our losses
بیشتر ضررهای خود را جبران کردیم.

23. the company's profits were greater than its losses
سود شرکت از زیان آن بیشتر بود.

24. our team has had three wins and two losses
تیم ما سه پیروزی و دو باخت داشته است.

25. our team's record of ten wins and two losses is the best in the country
تیم ما با ده برد و دو باخت صاحب بالاترین رکورد در کشور است.

26. the two teams are tied with five wins and two losses each
دو تیم هر یک با پنج برد و دو باخت با هم مساوی هستند.

27. There are widespread rumours of job losses.
[ترجمه گوگل]شایعات گسترده ای در مورد از دست دادن شغل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شایعات گسترده ای درباره تلفات شغلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. There is considerable anxiety among staff about job losses.
[ترجمه گوگل]نگرانی قابل توجهی در بین کارکنان در مورد از دست دادن شغل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نگرانی قابل توجهی در بین پرسنل در مورد تلفات شغلی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. The party suffered severe losses during the last election.
[ترجمه گوگل]این حزب در انتخابات گذشته متحمل ضررهای شدید شد
[ترجمه ترگمان]این حزب در طی انتخابات گذشته متحمل خسارات شدیدی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. The business has been crippled by losses.
[ترجمه گوگل]کسب و کار با زیان فلج شده است
[ترجمه ترگمان]این کسب وکار از دست losses فلج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تلفات (اسم)
casualties, losses, fatality, victims

ضایعات (اسم)
decrement, waste, garble, losses, damages, wastage

تخصصی

[حسابداری] زیان ؛ خسارت
[نساجی] ضایعات

انگلیسی به انگلیسی

• casualties, people who have been killed in war; money lost at gambling

پیشنهاد کاربران

زیان وارده. . . . . زیان زدن. . . . . تخصصی حقوق
خسارات ( جمع خسارت )
ضرر و زیان/خسارت
خسارت، شکست

بپرس