lose weight


وزن کم کردن، لاغر شدن

جمله های نمونه

1. Unless you are trying to lose weight to please yourself, it's going to be tough to keep your motivation level high.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه بخواهید وزن کم کنید تا خود را راضی نگه دارید، بالا نگه داشتن سطح انگیزه خود کار دشواری خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اگر سعی نکنید وزن خود را از دست بدهید، سخت است که سطح محرک خود را بالا نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm trying to lose weight so I have to steer clear of fattening foods.
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم وزن کم کنم، بنابراین باید از غذاهای چاق کننده دوری کنم
[ترجمه ترگمان]من سعی می کنم وزن کم کنم تا مجبور شوم از غذاهای پر کننده clear کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's starving herself to try to lose weight.
[ترجمه گوگل]او برای کاهش وزن خود را گرسنگی می کشد
[ترجمه ترگمان]به خودش گرسنگی می دهد که وزن کم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is trying to lose weight .
[ترجمه Sara] او تلاش میکند تا وزن خود را کم کند
|
[ترجمه Mr] تلاششو میکنه وزن کم کنه
|
[ترجمه کیارش] او دارد سعی می کند وزن کم کند.
|
[ترجمه گوگل]او در حال تلاش برای کاهش وزن است
[ترجمه ترگمان]او تلاش می کند وزن خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've been told to lose weight and stop smoking.
[ترجمه گوگل]به من گفته اند که وزن کم کنم و سیگار را ترک کنم
[ترجمه ترگمان]به من گفته شده که وزن کم کنم و دیگه سیگار نکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm stinting myself in food in order to lose weight.
[ترجمه گوگل]من برای کاهش وزن خودم را در غذا می بندم
[ترجمه ترگمان]برای اینکه وزن کم کنم، خودم رو توی غذا جمع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Trying to lose weight? Here are some suggestions to help you get rid of that excess baggage.
[ترجمه گوگل]تلاش برای کاهش وزن؟ در اینجا چند پیشنهاد وجود دارد که به شما کمک می کند تا از شر این چمدان های اضافی خلاص شوید
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم وزن کم کنم؟ در اینجا چند پیشنهاد ارائه شده است که به شما کمک می کند از شر این وسایل اضافی خلاص شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I tried everything to lose weight with no success.
[ترجمه گوگل]من همه چیز را برای کاهش وزن انجام دادم که نتیجه ای نداشت
[ترجمه ترگمان]من سعی کردم همه چیز را از دست بدهم، اما موفق نشدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many of us have tried to lose weight and failed miserably.
[ترجمه گوگل]بسیاری از ما برای کاهش وزن تلاش کرده‌ایم و به‌شدت شکست خورده‌ایم
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ما سعی کرده ایم وزن کم کنیم و با بدبختی شکست بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This drink can only help you to lose weight as a part of a calorie-controlled diet.
[ترجمه گوگل]این نوشیدنی تنها می تواند به کاهش وزن به عنوان بخشی از یک رژیم غذایی کنترل شده با کالری کمک کند
[ترجمه ترگمان]این نوشیدنی تنها می تواند به شما کمک کند وزن خود را به عنوان بخشی از رژیم غذایی تحت کنترل کالری از دست بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It wasn't a conscious decision to lose weight. It just happened.
[ترجمه گوگل]این یک تصمیم آگاهانه برای کاهش وزن نبود به تازگی اتفاق افتاده
[ترجمه ترگمان]تصمیم آگاهانه نبود که وزن کم کنی همین الان اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sherry's been making a strenuous effort to lose weight.
[ترجمه گوگل]شری تلاش زیادی برای کاهش وزن کرده است
[ترجمه ترگمان]شری به سختی تلاش می کند وزن خود را از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A diet to lose weight relies on calorie restriction in order to obtain results.
[ترجمه گوگل]یک رژیم غذایی برای کاهش وزن برای به دست آوردن نتیجه به محدودیت کالری بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]یک رژیم غذایی برای از دست دادن وزن وابسته به محدودیت کالری برای بدست آوردن نتایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is walking proof that people can lose weight quickly.
[ترجمه گوگل]او ثابت می کند که افراد می توانند به سرعت وزن کم کنند
[ترجمه ترگمان]او اثبات می کند که مردم می توانند به سرعت وزن خود را از دست بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

چربی سوزی کردن
کاهش وزن
Losing weight and losing body fat
لاغر شدن . ورزش برای لاغری
become thinner and less heavy
ورزش کردن برای لاغر کردن و لاغر شدن البته فقط ورزش کردن نیست درکل به معنیسعی برای لاغر شدن و انجام کار های لازمه.
لاغر کردن
کم کردن وزن
to stop having a particular attitude, quality, ability etc, or to gradually have less of it

لاغر کردن، وزن کم کردن
رژیم گرفتن
کم کردن وزن
سوزاندن کالری
وزن کم کردن، کاهش وزن
لاغر شدن
وزن کم کردن وکاهش وزن و چربی اب کردن

کاهش وزن
رژیم گرفتن یا همان وزن کم کردن
لاغر شدن یا وزن کم کردن

چربی آب کردن
وزن کم کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس