زمان رو گم کردن
از زمان/ساعت غافل شدن
( وقتی طرف نمیدونه ساعت چنده/چند شنبه است. یا اصطلاحا زمان از دست اش در میره/ در رفته )
متوجه گذر زمان نشدن
بی خبر ازساعت ( زمان ) بودن
Lose track of time ( exp ) :to be unaware of what time is it
Ex:I bought husband a watch , because he was always lossing track of time. Now he is never late.
من یک ساعت برای شوهرم خریدم، چون همیشه از گذر زمان بی خبر بود. اکنون دیگر هیچ وقت دیر نمی کند.
من یک ساعت برای شوهرم خریدم، چون همیشه از گذر زمان بی خبر بود. اکنون دیگر هیچ وقت دیر نمی کند.
گذشت زمان را حس نکردن