🔸 معادل فارسی:
از نفس افتادن / انگیزه از دست دادن / انرژی کم شدن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – عملکرد/انگیزه ) :**
وقتی کسی یا چیزی انرژی، سرعت یا اشتیاق اولیه اش را از دست می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The project started strong but lost steam after a few months. *
پروژه با قدرت شروع شد اما بعد از چند ماه از نفس افتاد.
2. ** ( فنی – ریشه ی تصویری ) :**
در اصل از موتورهای بخار گرفته شده؛ وقتی بخار کم می شود، قدرت و سرعت موتور کاهش می یابد.
3. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
در گفتگوهای روزمره برای توصیف کاهش انگیزه، اشتیاق یا توانایی استفاده می شود.
- - -
🔸 مترادف ها:
run out of energy – lose momentum – slow down – peter out – flag
از نفس افتادن / انگیزه از دست دادن / انرژی کم شدن
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( استعاری – عملکرد/انگیزه ) :**
وقتی کسی یا چیزی انرژی، سرعت یا اشتیاق اولیه اش را از دست می دهد.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: *The project started strong but lost steam after a few months. *
پروژه با قدرت شروع شد اما بعد از چند ماه از نفس افتاد.
2. ** ( فنی – ریشه ی تصویری ) :**
در اصل از موتورهای بخار گرفته شده؛ وقتی بخار کم می شود، قدرت و سرعت موتور کاهش می یابد.
3. ** ( اجتماعی – کاربردی ) :**
در گفتگوهای روزمره برای توصیف کاهش انگیزه، اشتیاق یا توانایی استفاده می شود.
- - -
🔸 مترادف ها:
بی رمق شدن