اصطلاح "lose my grip" به معنای از دست دادن کنترل، تسلط یا توانایی مدیریت یک موقعیت، احساسات، یا حتی مهارت خاصی است. این عبارت می تواند به صورت واقعی یا مجازی به کار رود.
معانی و کاربردها:
1. به صورت واقعی:
... [مشاهده متن کامل]
از دست دادن توانایی نگه داشتن چیزی با دست.
مثال: I started to lose my grip on the rope
( شروع کردم به از دست دادن کنترل طناب. )
2. به صورت استعاری:
از دست دادن تسلط یا کنترل بر موقعیتی.
مثال: He's losing his grip on his job
( او دارد کنترل شغلش را از دست می دهد. )
از دست دادن تمرکز یا قدرت ذهنی.
مثال: I feel like I'm losing my grip on reality
( احساس می کنم دارم از واقعیت فاصله می گیرم. )
ضعف در مهارت یا عملکرد.
مثال: As he aged, he began to lose his grip on playing the piano
( با بالا رفتن سنش، تسلطش بر نواختن پیانو کم شد. )
معانی و کاربردها:
1. به صورت واقعی:
... [مشاهده متن کامل]
از دست دادن توانایی نگه داشتن چیزی با دست.
مثال: I started to lose my grip on the rope
( شروع کردم به از دست دادن کنترل طناب. )
2. به صورت استعاری:
از دست دادن تسلط یا کنترل بر موقعیتی.
مثال: He's losing his grip on his job
( او دارد کنترل شغلش را از دست می دهد. )
از دست دادن تمرکز یا قدرت ذهنی.
مثال: I feel like I'm losing my grip on reality
( احساس می کنم دارم از واقعیت فاصله می گیرم. )
ضعف در مهارت یا عملکرد.
مثال: As he aged, he began to lose his grip on playing the piano
( با بالا رفتن سنش، تسلطش بر نواختن پیانو کم شد. )