طاقت از کف دادن به دلیل سروکله زدن یا دست به گریبان بودن با مساله یا چالشی، کم آوردن، بریدن، از کوره دررفتن. ( بسته به موقعیت و حال و هوای متن یا گفتگو )
هوش از کف دادن
کسی که عقل و هوش و هواسش سر جاش نیست
کسی که عقل و هوش و هواسش سر جاش نیست
رد دادن
از دست دادن عقل
گیج شدن
قاطی کردن