معنی: بزرگی، سیادت، لردی، اربابی، اقاییمعانی دیگر: فرمانروایی، فرمانفرمایی، سروری، والایی، (پس از: his یا your - معمولا l بزرگ) عنوان لرد، مقام و شوکت لردی، قلمرو لرد
• (1)تعریف: (often cap.) a title used in speaking to or referring to a lord, or, in Great Britain, to a judge (usu. prec. by your or his).
• (2)تعریف: the condition, power, or land of a lord.
جمله های نمونه
1. the lordship of the world is his alone
سروری جهان فقط به او تعلق دارد و بس.
2. is your lordship tired?
آیا جناب لرد خسته تشریف دارند؟
3. the punch which he reached at the chin of his lordship
مشتی که به چانه ی جناب ارباب زد
4. Love and lordship like no fellowship.
[ترجمه گوگل]عشق و ربوبیت مانند هیچ رفاقتی نیست [ترجمه ترگمان]عشق و اربابی مثل هیچ دوستی نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Love and lordship never like fellowship.
[ترجمه گوگل]عشق و ربوبیت هرگز دوستی ندارند [ترجمه ترگمان]عشق و لرد هرگز مثل دوستی نیستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. His lordship will be out of country until next week.
[ترجمه گوگل]ارباب ایشان تا هفته آینده خارج از کشور خواهند بود [ترجمه ترگمان]جناب اشرف تا هفته آینده خارج از کشور خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. My name is Richard Savage, your Lordship.
[ترجمه رضا] عالیجناب، اسم من ریچارد سویج است.
|
[ترجمه گوگل]نام من ریچارد ساویج است، ارباب شما [ترجمه ترگمان]اسم من \"ریچارد Savage\" - ه، سرور تو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'm honoured to meet you, your lordship.
[ترجمه گوگل]مفتخرم از آشنایی با شما سرورتان [ترجمه ترگمان]افتخار می کنم که شما را ببینم، عالی جناب [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Would your lordship like a cup of tea?
[ترجمه گوگل]آیا ارباب شما یک فنجان چای میل دارد؟ [ترجمه ترگمان]آیا عالی جناب از یک فنجان چای میل دارند؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. So when will his lordship be back?
[ترجمه گوگل]پس کی برمی گردد؟ [ترجمه ترگمان]پس کی will بر میگرده؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a great pleasure to welcome your lordship this evening.
[ترجمه گوگل]باعث خوشحالی است که امروز عصر به حضرتعالی خوش آمد می گویم [ترجمه ترگمان]با کمال میل به عالی جناب خوش آمد می گویم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Nor did his Lordship draw any demarcation between administrative institutions and inferior courts for the purposes of review.
[ترجمه گوگل]ربوبیت او نیز هیچ گونه مرزبندی بین نهادهای اداری و دادگاه های بدتر برای اهداف بازبینی قائل نشد [ترجمه ترگمان]همچنین سرور او هیچ گونه مرزبندی میان نهاده ای اداری و دادگاه های فرعی برای اهداف بازبینی را مشخص نکرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In his acceptance of the pope's lordship, John ensured the protection of the monarchy and of the succession.
[ترجمه گوگل]جان با پذیرش ربوبیت پاپ، حفاظت از سلطنت و جانشینی را تضمین کرد [ترجمه ترگمان]پاپ در پذیرش حکومت پاپ، حمایت از سلطنت و جانشینی را تضمین کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. His Lordship realised the implications of the majority judgments and pointed out that the Order bristled with words requiring statutory construction.
[ترجمه گوگل]ربوبیت او پیامدهای قضاوت های اکثریت را درک کرد و اشاره کرد که این دستور پر از کلماتی است که نیاز به ساخت قانونی دارند [ترجمه ترگمان]سرور او مفاهیم قضاوت اکثریت را تشخیص داد و اشاره کرد که محفل با کلماتی که مستلزم ساخت قانونی هستند، آماده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• title used when addressing a nobleman of a certain rank; nobility; dignity of a lord; authority of a lord; territory of a lord your lordship or his lordship is a respectful way of addressing or talking about a judge, bishop, or lord.
پیشنهاد کاربران
( in the UK ) a respectful form of reference or address to a judge, a bishop, or a man with a title. "if Your Lordship pleases"
به معنی امپراتور یا شاهی ایست تو دوست تو نیز می باشد