lopper


معنی: هرسکننده
معانی دیگر: قطع کننده

جمله های نمونه

1. I'll need to lop off the lower branches of the tree.
[ترجمه گوگل]من باید شاخه های پایینی درخت را جدا کنم
[ترجمه ترگمان]باید از شاخه های پایینی درخت اویزان شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gardener has lopped all the dead branches from the tree.
[ترجمه گوگل]باغبان تمام شاخه های مرده درخت را کنده است
[ترجمه ترگمان]باغبان همه شاخه های مرده درخت را قطع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Several branches had been lopped off .
[ترجمه گوگل]چندین شاخه قطع شده بود
[ترجمه ترگمان]چند شاخه درخت را قطع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Workmen have lopped off more branches in an effort to save the tree.
[ترجمه گوگل]کارگران در تلاش برای نجات درخت، شاخه های بیشتری را قطع کرده اند
[ترجمه ترگمان]کارگران در تلاش برای نجات درخت شاخه های بیشتری را قطع کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Somebody lopped the heads off our tulips.
[ترجمه گوگل]یک نفر سر از لاله های ما کنده است
[ترجمه ترگمان]یه نفر سر رز هامون رو قطع کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had his arm lopped off by an electric saw.
[ترجمه گوگل]دستش را با اره برقی کنده بود
[ترجمه ترگمان]دستش را با یک دید برق قطع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More than 100 million pounds will be lopped off the prison building programme.
[ترجمه گوگل]بیش از 100 میلیون پوند از برنامه ساخت زندان حذف خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰ میلیون پوند از برنامه ساختمان زندان قطع خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Air France plane lopped over four hours off the previous best time.
[ترجمه گوگل]هواپیمای ایرفرانس در بهترین زمان قبلی بیش از 4 ساعت توقف داشت
[ترجمه ترگمان]صفحه Air France در چهار ساعت قبل از زمان قبلی هرس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They lopped 20p off the price of each unit.
[ترجمه گوگل]آنها 20p از قیمت هر واحد کاهش دادند
[ترجمه ترگمان]قیمت هر واحد را قطع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A rabbit lopped through the garden.
[ترجمه گوگل]خرگوشی در باغ قدم زد
[ترجمه ترگمان]خرگوشی در باغ را هرس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He lopped eight seconds off the record.
[ترجمه گوگل]او هشت ثانیه از رکورد خارج شد
[ترجمه ترگمان] اون ۸ ثانیه ضبط رو قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The new rail link has lopped an hour off the journey.
[ترجمه گوگل]راه آهن جدید یک ساعت از سفر قطع شده است
[ترجمه ترگمان]راه آهن جدید هر ساعت یک ساعت از سفر را قطع کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Citicorp plans to lop $ 5 billion a year from its operating costs.
[ترجمه گوگل]سیتیکورپ قصد دارد سالانه 5 میلیارد دلار از هزینه های عملیاتی خود کم کند
[ترجمه ترگمان]ترکمنستان قصد دارد ۵ میلیارد دلار در سال از هزینه های عملیاتی خود منتشر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He lopped the biggest branches off.
[ترجمه گوگل]او بزرگترین شاخه ها را قطع کرد
[ترجمه ترگمان]او بزرگ ترین شاخه را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His ponytail had been lopped off.
[ترجمه گوگل]دم اسبی اش کنده شده بود
[ترجمه ترگمان]دم ponytail را قطع کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هرس کننده (اسم)
lopper

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that lops; one who cuts off; one who prunes trees or plants

پیشنهاد کاربران

بپرس