looping

/ˈluːpɪŋ//ˈluːpɪŋ/

معنی: حلقه زنی
معانی دیگر: حلقه زنی

جمله های نمونه

1. the birds were looping around the lake
پرندگان دور دریاچه چرخ می زدند.

2. Looping a seatbelt over the yoke or stick won't really help much in high winds or gusty conditions.
[ترجمه گوگل]بستن کمربند ایمنی روی یوغ یا چوب واقعاً در بادهای شدید یا شرایط طوفانی کمک چندانی نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]کمربند ایمنی بر روی یوغ و یا چوب در شرایط باده ای شدید و یا شرایط حاد کمک چندانی نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A man in the next car was looping a tie around his neck.
[ترجمه گوگل]مردی در ماشین بعدی کراوات را دور گردنش حلقه می کرد
[ترجمه ترگمان]مردی که در ماشین بعدی بود یک کراوات دور گردنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mitchell squirmed; blades of fever took short looping slices at his nervous system.
[ترجمه گوگل]میچل پیچید تیغه های تب برش های حلقه ای کوتاهی در سیستم عصبی او برداشتند
[ترجمه ترگمان]میچل پیچ وتاب می خورد، blades از تنش جدا می شد و slices را در سیستم عصبی او تقسیم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Senneh or Persian knot Formed by looping the pile yarn through two warp strands and then drawing it back through one.
[ترجمه گوگل]سنه یا گره ایرانی با حلقه زدن نخ شمع از میان دو رشته تار و سپس کشیدن آن از طریق یکی تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]گره ایرانی و یا گره ایرانی که با حلقه کردن نخ به دو رشته مارپیچ شکل می گیرد و سپس آن را به یکی از آن ها باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Brushing aside looping clematis, she poised to run but her head smacked full-tilt on a wall of spiderglass.
[ترجمه گوگل]او با کنار زدن کلماتیس حلقه‌دار، آماده دویدن شد، اما سرش کاملاً به دیواری از شیشه عنکبوتی کوبید
[ترجمه ترگمان]موهایش را به کناری زد، اما سرش را به دیوار تکیه داد و به دیوار تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The enemy was looping around the south side.
[ترجمه گوگل]دشمن در ضلع جنوبی حلقه زده بود
[ترجمه ترگمان]دشمن در طرف جنوب حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A control structure node causes branching or looping within your visual snippet logic.
[ترجمه گوگل]یک گره ساختار کنترلی باعث ایجاد انشعاب یا حلقه در منطق قطعه بصری شما می شود
[ترجمه ترگمان]یک گره سازه کنترل باعث ایجاد شاخه یا حلقه در منطق بخش بصری شما می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The camera continuously records in a looping memory buffer.
[ترجمه گوگل]دوربین به طور مداوم در بافر حافظه حلقه ای ضبط می کند
[ترجمه ترگمان]دوربین به طور مرتب در یک بافر حافظه حلقه ثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For two weeks, the shuttle had been looping the globe to the complete obliviousness of the vast majority of the world's population, which was preoccupied for the most part with the fate of Iraq.
[ترجمه گوگل]به مدت دو هفته، شاتل جهان را به غفلت کامل اکثریت قریب به اتفاق جمعیت جهان که اکثراً درگیر سرنوشت عراق بودند، دور زده بود
[ترجمه ترگمان]شاتل به مدت دو هفته، کره زمین را به عنوان بخشی از اکثریت قریب به اتفاق جمعیت جهان حلقه کرده بود، که بیشتر اوقات با سرنوشت عراق درگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The taxonomy_dhtml module uses a different technique by looping over all the vocabularies and displaying each in a separate block indexed by the vocabulary's vid.
[ترجمه گوگل]ماژول taxonomy_dhtml از تکنیک متفاوتی با حلقه زدن روی همه واژگان و نمایش هر کدام در یک بلوک جداگانه که توسط vid واژگان نمایه شده است، استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]ماژول طبقه بندی کننده طبقه بندی از تکنیک متفاوتی با حلقه کردن تمام لغات و نمایش هر کدام در یک بلوک جداگانه با استفاده از واژگان vocabulary استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lifting it down, looping it over her wrist, she went away with confidence.
[ترجمه گوگل]آن را پایین آورد و روی مچش حلقه کرد و با اطمینان رفت
[ترجمه ترگمان]آن را برداشت و روی مچش حلقه کرد و با اطمینان بیرون رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I have watched display pilots at air shows looping and rolling with sheer perfection.
[ترجمه گوگل]من خلبانان نمایشگر را در نمایش های هوایی تماشا کرده ام که با کمال کامل در حال چرخیدن و چرخیدن هستند
[ترجمه ترگمان]من شاهد نمایش خلبان ها در نمایش هوا در حال چرخش و چرخش با کمال مطلق بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This message can continue looping indefinitely until something is done to correct the problem.
[ترجمه گوگل]این پیام می تواند به طور نامحدود به حلقه زدن ادامه دهد تا زمانی که کاری برای اصلاح مشکل انجام شود
[ترجمه ترگمان]این پیغام می تواند به طور نامحدود به حلقه ادامه دهد تا زمانی که چیزی برای اصلاح مشکل انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This example plays a looping sound in the background.
[ترجمه گوگل]این مثال صدای حلقه ای را در پس زمینه پخش می کند
[ترجمه ترگمان]این مثال، حلقه چرخش در پس زمینه را نمایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حلقه زنی (اسم)
loop, looping

تخصصی

[کامپیوتر] ایجاد حلقه
[نساجی] حلقه شدن نخ در سطح پارچه یا لبه حاشیه - حلقه انداختن نخ

پیشنهاد کاربران

looping ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: حرکت حلقوی
تعریف: حرکت چرخشی دود به طرف بالا و پایین
تکرار شونده
حلقه زدن . گرداگرد . دور .

بپرس