1. مراقبت. گوش به زنگ ( بودن ) 2. ( برج ) دیدبانی 3. نگهبان. دیده بان 4. چشم انداز. اینده
چشم به راه بودن
منتظر چیزی یا کسی بودن
1 -
a high place where a person can look at what is happening in the area around them, especially in
order to watch for any danger
مکانی مرتفع که در آن شخص می تواند به آنچه در اطراف خود اتفاق می افتد نگاه کند، به ویژه برای رصد کردن هرگونه خطر.
... [مشاهده متن کامل]
برج نگهبانی، برج دیده بانی
2 -
a person whose job is to watch for someone or something to appear
شخصی که وظیفه اش این است که مراقب ظاهر شدن کسی یا چیزی باشد، نگهبان، مراقب
Assign someone to be a lookout on the boat to keep an eye out for rocks.
One of the burglars waited outside to act as a lookout.
مکانی مرتفع که در آن شخص می تواند به آنچه در اطراف خود اتفاق می افتد نگاه کند، به ویژه برای رصد کردن هرگونه خطر.
... [مشاهده متن کامل]
برج نگهبانی، برج دیده بانی
2 -
شخصی که وظیفه اش این است که مراقب ظاهر شدن کسی یا چیزی باشد، نگهبان، مراقب
1. نگهبان
2. برج نگهبانی/دیدبانی
3. به دنبال چیزی یا کسی بودن >> be on the lookout for something/someone
2. برج نگهبانی/دیدبانی
3. به دنبال چیزی یا کسی بودن >> be on the lookout for something/someone
در انتظار چیزی بودن
هشیار و آگاه بودن به چیزی
پیش بینی چیزی را کردن
to be on the lookout for sth
هشیار و آگاه بودن به چیزی
پیش بینی چیزی را کردن
چشم انداز
دیدگاه
میشه بیرون از دیدن
۱. دیدبان، نگهبان
۲. برج دیدبانی، دکل دیدبانی
۲. برج دیدبانی، دکل دیدبانی