1. She was quite a looker before this happened.
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه این اتفاق بیفتد کاملاً نگاه بود
[ترجمه ترگمان]قبل از این که این اتفاق بیفتد، خوش قیافه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که این اتفاق بیفتد، خوش قیافه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She was a looker, that one, and I guess it went to her head.
[ترجمه گوگل]او یک نگاه بود، آن یکی، و حدس میزنم به سرش رفت
[ترجمه ترگمان]اون خوش قیافه بود و من حدس می زنم به سرش رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون خوش قیافه بود و من حدس می زنم به سرش رفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She was a good looker, if a bit flighty for these parts.
[ترجمه گوگل]او ظاهر خوبی بود، اگر اندکی نسبت به این بخشها دلسرد بود
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه بود، چه خوب بود، چه خوش قیافه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه بود، چه خوب بود، چه خوش قیافه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You spot this hot looker across the room, this real babe, so you wander over and start politicking.
[ترجمه گوگل]شما این تماشاگر داغ را در سراسر اتاق مشاهده می کنید، این عزیز واقعی، بنابراین سرگردان می شوید و شروع به سیاست زدگی می کنید
[ترجمه ترگمان]تو این ظاهر جذاب رو اونور اتاق می بینی، این جیگر واقعی، پس تو این ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو این ظاهر جذاب رو اونور اتاق می بینی، این جیگر واقعی، پس تو این ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور و اون ور میری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She's a real looker!
[ترجمه گوگل]او یک نگاه واقعی است!
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چه خوش قیافه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was not a looker, but her Hard Number pose turned him on somehow.
[ترجمه گوگل]او اهل نگاه نبود، اما ژست شماره سخت او به نوعی او را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]او خوش قیافه نبود، اما حالت چهره اش به نحوی او را تبدیل به یک جور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او خوش قیافه نبود، اما حالت چهره اش به نحوی او را تبدیل به یک جور کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. That waitress is a looker, a real dish.
[ترجمه گوگل]آن پیشخدمت یک تماشاگر است، یک غذای واقعی
[ترجمه ترگمان]اون پیشخدمت یه خوش قیافه، یه غذای واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون پیشخدمت یه خوش قیافه، یه غذای واقعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Looker - on see more than player.
[ترجمه گوگل]تماشاگر - بیشتر از بازیکن را ببینید
[ترجمه ترگمان]looker - برای دیدن بیشتر از بازیکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]looker - برای دیدن بیشتر از بازیکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is quite a looker.
10. Have you seen Karl's new girlfriend? She's a real looker!
[ترجمه گوگل]آیا دوست دختر جدید کارل را دیده ای؟ او یک نگاه واقعی است!
[ترجمه ترگمان]دوست دختر جدید \"کارل\" رو دیدی؟ چه خوش قیافه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دوست دختر جدید \"کارل\" رو دیدی؟ چه خوش قیافه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. And there's no getting away from it,[Sentence dictionary] he's a real looker.
[ترجمه گوگل]و هیچ راه دوری از آن وجود ندارد، [فرهنگ جملات] او یک نگاه واقعی است
[ترجمه ترگمان]و هیچ راه فراری از آن نیست، او یک خوش قیافه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و هیچ راه فراری از آن نیست، او یک خوش قیافه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She must be pushing forty, he thought, but she's still a good looker.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که او باید چهل سالگی را فشار دهد، اما او هنوز هم خوب است
[ترجمه ترگمان]فکر کرد چهل سال دارد او را هل می دهد، اما هنوز خوش قیافه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر کرد چهل سال دارد او را هل می دهد، اما هنوز خوش قیافه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید