... [مشاهده متن کامل]
عبارت **"نگاه کردن به شانه ت"** به معنای مراقب بودن یا ترس از خطر است، به طور معمول به این معناست که فرد در حالت دلهره و نگرانی از چیزی است که ممکن است از پشت سر یا در آینده اتفاق بیافتد. این عبارت همچنین به معنای فیزیکی برگشتن به عقب برای بررسی چیزی یا کسی نیز است.
- - -
- **از زمانی که او ترفیع گرفت، دائم در حال نگاه کردن به شانه اش است، ترس از اینکه کسی بخواهد شغلش را بگیرد. **
- **او نمی توانست بر روی کارش تمرکز کند زیرا مرتب به شانه اش نگاه می کرد و نگران نزدیک شدن ضرب الاجل بود. **
- **هر وقت از یک کوچه تاریک عبور می کند، خود را در حال نگاه کردن به شانه اش می یابد، از اینکه چه چیزی ممکن است در آنجا پنهان باشد می ترسد. **
- **مدیر در جلسات دائماً به شانه اش نگاه می کند، از اینکه کارکنانش علیه او توطئه کنند می ترسد. **
- **من نمی توانم در این خیابان های باریک راحت رانندگی کنم زیرا مدام به شانه ام نگاه می کنم تا مطمئن شوم که کسی در حال تعقیب من نیست. **
- **بعد از رسوایی شرکت، مدیرعامل دائم به شانه اش نگاه می کند، منتظر بحران بعدی است که به او برسد. **
- **او در طول جلسه به شانه اش نگاه کرد تا ببیند کسی ایده هایش را قضاوت می کند یا نه. **
- **بعد از اشتباهش، او نتواست از نگاه کردن به شانه اش دست بردارد، از اینکه رئیسش او را سرزنش کند می ترسید. **
- **جنایتکار مرتب به شانه اش نگاه می کرد، از اینکه پلیس هر لحظه به او برسد می ترسید. **
- **او دائماً وقتی شب ها تنها سفر می کند به شانه اش نگاه می کند، نگران امنیت خود است. **
- **در طول جنگ، سربازان اغلب به شانه هایشان نگاه می کردند، از کمین در هر گوشه می ترسیدند. **
- **او یاد گرفت که هر وقت به دفتر می رفت به شانه اش نگاه کند، چون می دانست رقبا همیشه در حال نظارت هستند. **
- **زمانی که همیشه به شانه ات نگاه می کنی و فکر می کنی کسی تو را فریب خواهد داد، اعتماد کردن به کسی دشوار است. **
- **او آن قدر نسبت به رقبایش پارانویا دارد که حتی در جلسات غیررسمی نیز دائماً به شانه اش نگاه می کند. **
- **تو نمی توانی تمام زندگی ات را در حال نگاه کردن به شانه ات زندگی کنی؛ در نهایت باید به مردم اعتماد کنی. **
- **جاسوس همیشه به شانه اش نگاه می کرد، همواره آگاه بود که خطر ممکن است هر لحظه به او برسد. **
- **او نتواست از موفقیتش لذت ببرد زیرا دائماً به شانه اش نگاه می کرد، از اینکه گذشته اش به دنبالش بیاید می ترسید. **
- **وقتی شغل جدیدی شروع می کنی، طبیعی است که به شانه ات نگاه کنی و فکر کنی آیا انتظارات را برآورده می کنی یا نه. **
- **او به هیچ کس در محله جدیدش اعتماد نداشت، بنابراین همیشه در حین بازگشت به خانه به شانه اش نگاه می کرد. **
- **با نزدیک شدن ضرب الاجل، او خود را در حال نگاه کردن به شانه اش می یافت، نگران این بود که نتواند پروژه را به موقع تمام کند. **
🔸 معادل فارسی:
- پشت سر خود را نگاه کردن ( به صورت واقعی یا استعاری )
- احساس تحت نظر بودن
- نگران بودن از خطر یا تهدید
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
واقعاً پشت سر خود را نگاه کردن، معمولاً برای دیدن کسی یا چیزی که ممکن است دنبال کند.
مثال: He looked over his shoulder to see if someone was following him.
او پشت سرش را نگاه کرد تا ببیند کسی دنبالش هست یا نه.
2. ** ( استعاری – روانی ) :**
احساس دائمیِ تحت نظر بودن یا تهدید شدن، به ویژه از سوی دشمنان، رقبا یا مشکلات.
مثال: She’s always looking over her shoulder at work, afraid of being fired.
او همیشه در محل کار نگران است و مدام پشت سرش را نگاه می کند، از ترس اخراج شدن.
3. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
گاهی برای توصیف زندگی در شرایط ترس، اضطراب یا فشار اجتماعی به کار می رود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
be paranoid – feel threatened – be on guard – watch out – live in fear
- پشت سر خود را نگاه کردن ( به صورت واقعی یا استعاری )
- احساس تحت نظر بودن
- نگران بودن از خطر یا تهدید
________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( فیزیکی – اصلی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
واقعاً پشت سر خود را نگاه کردن، معمولاً برای دیدن کسی یا چیزی که ممکن است دنبال کند.
مثال: He looked over his shoulder to see if someone was following him.
او پشت سرش را نگاه کرد تا ببیند کسی دنبالش هست یا نه.
2. ** ( استعاری – روانی ) :**
احساس دائمیِ تحت نظر بودن یا تهدید شدن، به ویژه از سوی دشمنان، رقبا یا مشکلات.
مثال: She’s always looking over her shoulder at work, afraid of being fired.
او همیشه در محل کار نگران است و مدام پشت سرش را نگاه می کند، از ترس اخراج شدن.
3. ** ( اجتماعی – فرهنگی ) :**
گاهی برای توصیف زندگی در شرایط ترس، اضطراب یا فشار اجتماعی به کار می رود.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
نظارت کردن
پایش کردن
پاییدن
پایش کردن
پاییدن
نگران کسی بودن
Don't look over my shoulder
یعنی نگران من نباش!
یعنی نگران من نباش!
کسی را پاییدن ک کارش و درست انجام بده ( مثل حسابرس شرکت )
کسی را به خطر انداختن یا باعث دردسر کسی شدن ( تهدید برای کسی بودن )
keeping watch for danger or threating to someone
نگرانی از وقوع اتفاقی ناگوار