look blue

جمله های نمونه

1. Life frustration, is the rainbow after the storm; life is suffering, there is sunshine after rain the sky looks blue.
[ترجمه گوگل]سرخوردگی زندگی، رنگین کمان پس از طوفان است زندگی رنج است، پس از باران آفتابی وجود دارد، آسمان آبی به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]ناامیدی زندگی، رنگین کمان بعد از طوفان است؛ زندگی رنج می برد، آفتاب بعد از باران، آسمان آبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Things are looking bluer than ever for their firm.
[ترجمه گوگل]همه چیز برای شرکت آنها آبی تر از همیشه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]همه چیز آبی تر از همیشه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You're looking blue. What's the matter?
[ترجمه سوده] به نظر افسرده ای. چی شده؟
|
[ترجمه گوگل]تو آبی به نظر میرسی موضوع چیه؟
[ترجمه ترگمان]آبی به نظر می رسی موضوع چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That one does not say of a cornflower that it looks blue is a linguistic point, not a psychological one.
[ترجمه گوگل]اینکه کسی در مورد گل ذرت نمی گوید که آبی به نظر می رسد یک نکته زبانی است، نه روانشناختی
[ترجمه ترگمان]این یکی از a که به نظر آبی به نظر می رسد یک نقطه زبانی است و نه یک ویژگی روان شناختی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The darker grey cravat made his eyes look bluer, his skin more tanned.
[ترجمه گوگل]کراوات خاکستری تیره‌تر، چشمانش را آبی‌تر و پوستش را برنزه‌تر نشان می‌داد
[ترجمه ترگمان]کراوات خاکستری تیره چشم هایش آبی تر می نمود، پوستش بیشتر آفتاب سوخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Doug emerges from the cabin looking blue with cold.
[ترجمه گوگل]داگ از داخل کابین بیرون می‌آید که از سرما آبی به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]داگ از کابین بیرون می آید و از سرما آبی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Sometime the sky doesn't look blue. At sunrise and sunset, the light from the sun sometimes.
[ترجمه گوگل]گاهی آسمان آبی به نظر نمی رسد هنگام طلوع و غروب خورشید، گاهی اوقات نور خورشید
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها آسمان آبی به نظر نمی رسد در طلوع خورشید و غروب خورشید، نور خورشید گاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You don't look blue any more.
[ترجمه گوگل]تو دیگه آبی به نظر نمیرسی
[ترجمه ترگمان]دیگر آبی به نظر نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What's wrong? You look blue today.
[ترجمه نعمت] چی شده امروز خیلی غمگین به نظر میایی؟
|
[ترجمه گوگل]مشکل چیه؟ امروز آبی به نظر میرسی
[ترجمه ترگمان]مشکل چیه؟ امروز به نظر آبی میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You look blue today. What's wrong with you?
[ترجمه گوگل]امروز آبی به نظر میرسی چه بلایی سرت اومده؟
[ترجمه ترگمان]امروز به نظر آبی میای تو چه مرگت شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In infrared light, shorter wavelengths look blue, and longer wavelengths appear red.
[ترجمه گوگل]در نور مادون قرمز، طول موج های کوتاهتر آبی و طول موج های بلندتر قرمز به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]در نور مادون قرمز، طول موج های کوتاه تر به رنگ آبی به نظر می رسند، و طول موج های بلندتر قرمز به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. What's the matter, Elizabeth? You look blue this.
[ترجمه گوگل]چی شده الیزابت؟ تو این آبی به نظر میرسی
[ترجمه ترگمان]چی شده، الیزابت؟ تو آبی به نظر میای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some look white, some look red and some look blue.
[ترجمه گوگل]برخی سفید، برخی قرمز و برخی آبی به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]بعضی سفید به نظر می رسند، برخی قرمز به نظر می رسند و برخی آبی به نظر می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You look blue today, what's the matter?
[ترجمه گوگل]تو امروز آبی به نظر میرسی، قضیه چیه؟
[ترجمه ترگمان]امروز به نظر آبی میای، موضوع چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• seem depressed, look sad, appear unhappy

پیشنهاد کاربران

بپرس