فراموش کردن
نگاه به دور
look away from: روی برگرداندن، نگاه از چیزی برکندن
look away to: نگاه کردن به
look away to: نگاه کردن به
نگاه ( از کسی ) دزدیدن
بطور مثال : نگاهم را از او گرفتم
نادیده گرفتن
به دور نگاه کردن
دل کندن
توجه نکردن، نگاه نکردن، روی برگرداندن از کسی
are you looking away?
رو برگرداندن - دیدن چیزی را متوقف کردن
دور نگاه کن, نگاه کن
چشم برگرداندن از چیزی
رفتن، صرف نظر کردن از انجام چیزی ، ترک
نگاه کن
روبرگرداندن
چشم به راه بودن. منتظر بودن
نگاه نکردن. رو برگرداندن
به یاد آوردن
رفتن. ودوری مردن از چیزی یا کسی
رفتن، دور شدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)