1. lattitude and longitude are coordinates of any point on the earth's surface
طول و عرض جغرافیایی مکان هر محل را در سطح کره ی زمین مشخص می کند.
2. Terrestrial longitude is measured in degrees east or west of the Greenwich meridian.
[ترجمه گوگل]طول جغرافیایی زمینی بر حسب درجه شرقی یا غربی از نصف النهار گرینویچ اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]طول جغرافیایی خشکی در درجه شرقی یا غربی نصف النهار گرینویچ اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He noted the latitude and longitude, then made a mark on the admiralty chart.
[ترجمه گوگل]او طول و عرض جغرافیایی را یادداشت کرد، سپس روی نمودار دریاسالاری علامتی گذاشت
[ترجمه ترگمان]به عرض جغرافیایی و عرض جغرافیایی اشاره کرد، سپس علامتی در نمودار admiralty نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The town is at longitude 28° west.
[ترجمه گوگل]این شهر در طول جغرافیایی 28 درجه غربی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]شهر در طول تاریخ ۲۸ ° west است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The prime meridian of longitude is in Greenwich, South London.
[ترجمه گوگل]نصف النهار اصلی طول جغرافیایی در گرینویچ، جنوب لندن است
[ترجمه ترگمان]نصف النهار طول جغرافیایی در گرینویچ، جنوب لندن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The city is at longitude 21? ? east.
[ترجمه گوگل]شهر در طول جغرافیایی 21 است؟ ? شرق
[ترجمه ترگمان]شهر در طول longitude ۲۱ است؟ شرق - شرق -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This line of longitude cuts through the jungle.
[ترجمه گوگل]این خط طول جغرافیایی جنگل را قطع می کند
[ترجمه ترگمان]این ردیف طول جغرافیایی از میان جنگل بریده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This amount nearly totaled the remainder of the longitude prize due him, but it was not the coveted prize.
[ترجمه گوگل]این مبلغ تقریباً کل باقیمانده جایزه طول جغرافیایی است که به او تعلق می گیرد، اما این جایزه آرزویی نبود
[ترجمه ترگمان]این مبلغ تقریبا برابر با باقیمانده جایزه طول جغرافیایی به خاطر او بود، اما این جایزه محبوب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. So-called solutions to the longitude problem had been a dime a dozen even before the act went into effect.
[ترجمه گوگل]راه حل های به اصطلاح برای مشکل طول جغرافیایی حتی قبل از اجرایی شدن این قانون یک دوجین سکه بود
[ترجمه ترگمان]به اصطلاح راه حلی برای مشکل طول جغرافیایی، ده سنتی بود، حتی قبل از اینکه عمل به اجرا درآید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Perhaps there was a way to read longitude in the relative positions of the celestial bodies.
[ترجمه گوگل]شاید راهی برای خواندن طول جغرافیایی در موقعیت های نسبی اجرام آسمانی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شاید راهی برای خواندن طول جغرافیایی در موقعیت نسبی اجرام سماوی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The Longitude Act established a blue ribbon panel of judges that became known as the Board of Longitude.
[ترجمه گوگل]قانون طول جغرافیایی یک هیئت داوران روبان آبی ایجاد کرد که به عنوان هیئت طول جغرافیایی شناخته شد
[ترجمه ترگمان]قانون جغرافیایی یک پانل آبی روبان آبی تشکیل داد که به عنوان هییت جغرافیایی شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the course of their struggle to find longitude, scientists struck upon other discoveries that changed their view of the universe.
[ترجمه گوگل]دانشمندان در طول مبارزه خود برای یافتن طول جغرافیایی، به اکتشافات دیگری دست یافتند که دیدگاه آنها را نسبت به جهان تغییر داد
[ترجمه ترگمان]دانشمندان در طول تلاش خود برای پیدا کردن طول جغرافیایی، به کشفیات دیگر که دیدگاه خود را از جهان تغییر دادند برخورد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. All places on the same meridian have the same longitude.
[ترجمه گوگل]تمام مکان های روی یک نصف النهار یکسان طول جغرافیایی دارند
[ترجمه ترگمان]تمام جاهایی که در نصف النهار بود همان طول جغرافیایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A similar feature is found at 13 degrees North between 230 degrees and 250 degrees longitude.
[ترجمه گوگل]ویژگی مشابهی در 13 درجه شمالی بین 230 درجه و 250 درجه طول جغرافیایی یافت می شود
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی مشابه در ۱۳ درجه شمالی بین ۲۳۰ درجه و ۲۵۰ درجه طول جغرافیایی یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید