longevity

/lɒnˈdʒevəti//lɒnˈdʒevɪti/

معنی: دیرپایی، طول عمر، درازی عمر، دراز عمری
معانی دیگر: عمر طولانی، عمر دراز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: long life.

- He drank and smoked heavily, and his longevity surprised both his doctor and his relatives.
[ترجمه محمد 369] اوبی وقفه مشروب مینوشیدوسیگارمیکشیدوعمرطولانی اودکتروبستگانش رامتعجب میساخت
|
[ترجمه گوگل] او به شدت مشروب می‌نوشید و سیگار می‌کشید و طول عمرش هم پزشک و هم نزدیکانش را شگفت‌زده کرد
[ترجمه ترگمان] او به شدت مشروب می خورد و سیگار می کشید، و طول عمر او هم دکتر و هم بستگانش را متعجب ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: length of life.
مشابه: life

(3) تعریف: length of service, employment, tenure, or the like.

جمله های نمونه

1. political longevity
دیرپایی سیاسی

2. women have greater longevity than men
زن ها از مردها طول عمر بیشتری دارند.

3. a man of great longevity
مردی با عمر بسیار طولانی

4. Rich blessings for health and longevity is my special wish for you in the coming year.
[ترجمه گوگل]برکت سرشار برای سلامتی و طول عمر آرزوی ویژه من برای شما در سال آینده است
[ترجمه ترگمان]blessings غنی برای سلامتی و طول عمر آرزوی من برای شما در سال آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The worms have a longevity of about two years.
[ترجمه گوگل]این کرم ها حدود دو سال عمر می کنند
[ترجمه ترگمان]کرم ها طول عمر خود را حدود دو سال دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I wish you longevity and health.
[ترجمه گوگل]برای شما آرزوی طول عمر و سلامتی دارم
[ترجمه ترگمان]امیدوارم طول عمر و سلامت تان را به همراه داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I want to wish you longevity and health!
[ترجمه گوگل]من می خواهم برای شما آرزوی طول عمر و سلامتی کنم!
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد عمر و سلامتی تو را آرزو کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He prides himself on the longevity of the company.
[ترجمه گوگل]او به طول عمر شرکت افتخار می کند
[ترجمه ترگمان]او به عمر شرکت افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ancient Chinese claimed that garlic promoted longevity.
[ترجمه گوگل]چینی های باستان ادعا می کردند که سیر باعث افزایش طول عمر می شود
[ترجمه ترگمان]چینی ها ادعا کردند که سیر باعث افزایش طول عمر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We wish you both health and longevity.
[ترجمه گوگل]برای شما آرزوی سلامتی و طول عمر داریم
[ترجمه ترگمان]ما هم شما را سلامت و هم عمر طولانی آرزو می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Doubts about Mr Hague's longevity are not new, but are increasingly damaging in the run-up to an election.
[ترجمه گوگل]تردیدها در مورد طول عمر آقای هیگ چیز جدیدی نیست، اما در آستانه انتخابات به طور فزاینده ای آسیب می زند
[ترجمه ترگمان]شک و تردیدهایی در مورد طول عمر آقای هگ جدید نیست، اما به طور فزاینده ای در انتخابات منجر به انتخابات می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In fact, a Longevity magazine survey finds some things actually get better with age.
[ترجمه گوگل]در واقع، نظرسنجی مجله Longevity نشان می‌دهد که برخی چیزها با افزایش سن بهتر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت یک نظرسنجی از مجله Longevity نشان می دهد که برخی چیزها در واقع با سن و سال بهتر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The more successful we are at extending longevity, the more it will cost us.
[ترجمه گوگل]هر چه در افزایش طول عمر موفق تر باشیم، هزینه بیشتری برای ما خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]هرچه موفقیت بیشتری در طول عمر طولانی تری داشته باشیم، هزینه آن بیشتر خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is an 11-year difference in longevity between babies born in the richest and the poorest postcodes in Britain.
[ترجمه گوگل]تفاوت 11 ساله در طول عمر نوزادان متولد شده در ثروتمندترین و فقیرترین کد پستی در بریتانیا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک تفاوت ۱۱ ساله در طول عمر بین نوزادان متولد شده در پولدارترین و فقیرترین postcodes در بریتانیا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The longevity of a president's laws, regulations and executive orders depends in part on the legal challenges to them.
[ترجمه گوگل]ماندگاری قوانین، مقررات و دستورات اجرایی رئیس جمهور تا حدی به چالش های قانونی برای آنها بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]طول عمر قوانین، مقررات و دستورها اجرایی به بخشی از چالش های قانونی آن ها بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Longevity could have something to do with that.
[ترجمه گوگل]طول عمر می تواند ربطی به آن داشته باشد
[ترجمه ترگمان]longevity \"میتونه یه ربطی به این قضیه داشته باشه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیرپایی (اسم)
durability, longevity

طول عمر (اسم)
longevity

درازی عمر (اسم)
longevity

دراز عمری (اسم)
longevity

تخصصی

[علوم دامی] عمر ماندگاری ؛ فاصله زمانی از ورود یک ماده گاو به گله گاو شیری تا مرگ یا حذف آن از گله .
[عمران و معماری] طول عمر
[پلیمر] دیرپایی

انگلیسی به انگلیسی

• long life; length of life
longevity is long life; a formal word.

پیشنهاد کاربران

امید به زندگی
جاندرازی. [ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) عمردرازی. ( آنندراج ) . درازی عمر. ( ناظم الاطباء ) . طول عمر :
از پی جاندرازی شه شرق
کردم آفاق را بشادی غرق.
نظامی.
ز بهر جان درازیش از جهانشاه
ز هر دستی درازی کرد کوتاه.
...
[مشاهده متن کامل]

نظامی.
جان درازی تو بادا که یقین میدانم
در کمان ناوک مژگان تو بی چیزی نیست.
حافظ.
ترا ای سرو باغ سرفرازی
چه گویم جز دعای جان درازی ؟
کاتبی.
همش تا حشر بادا جان درازی
همش سرسبز باد و سرفرازی.
کاتبی.
من دعای جاندرازی آن مقصد والا میگویم و چون دستار بندقی سرافرازی او از واهب ستار میخواهم. ( نظام قاری ص 147 ) .

/lɒnˈdʒevəti/
نکته تلفظی : وقتی بعد از g حرف e یا i یا y بیاید صدای ج می دهد
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : lengthen / long
✅️ اسم ( noun ) : length / longevity / longing / lengthiness / longitude
✅️ صفت ( adjective ) : long / longing / longish / longitudinal
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : long / longly / longingly / longitudinally

۱. عمر طولانی
۲. طول عمر
۳. دیرپایی
1. long life : the fact of living for many years
2. length of life
3. the length of time that something or someone lasts or continues
مثال :
...
[مشاهده متن کامل]

?A : why do human live longer than many animals
B : The increased longevity of humans is, in part, attributable to environmental changes; improved food, water, and hygiene; reduced impact of infectious disease; and improved medical care at all ages.

دیرزیستی، دیرپایی
بادوام، با دوامِ بالا
بگیم عمر طولانی بهتر نیست؟!
long life
Take longevity
طول عمر گرفتن
longevity ( مهندسی منابع طبیعی - شاخة حیات وحش )
واژه مصوب: دیرزیستی
تعریف: 1. یک تداوم حیات یک فرد، بیش از دیگر اعضای آن گونه 2. تداوم یک سرده یا گونه در یک دورة طولانی در مقیاس زمان زمین شناختی
1.
long existence
2.
long life
طول عمر
:SYN
lifetime
1 ) one of their studies, which was published in in the journal Circulation, concluded that longevity is tied to five lifestyle factors, diet being one
2 ) The medium - and even short - term longevity of the nuclear deal is also much more uncertain than it was in 2015. The United States’ withdrawal was conceivable then, but few considered it likely or imminent
...
[مشاهده متن کامل]

3 ) Longevity: 8 healthy habits that may add 24 years to your lifespan

ماندگاری، دیرمانی
مادام العمر
قدمت
دیر زمانی
طول عمر
دوام طولانی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)

بپرس