🔸 تعریف ها:
1. ** ( اصلی – رسمی ) :** چیزی که بیش از حد طولانی یا ممتد است، معمولاً فراتر از حد انتظار.
- مثال: It was a long - drawn process.
این یک روند طولانی و کش دار بود.
2. ** ( ادبی – عمومی ) :** توصیف چیزی که با تأخیر، کشش یا امتداد همراه است.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## 🔸 مترادف ها:
prolonged – extended – lengthy – drawn - out – overlong
- - -
## 🔸 مثال ها:
• The negotiations turned into a long - drawn affair.
مذاکرات به یک ماجرای طولانی و کش دار تبدیل شد.
• It was a long - drawn battle with no clear winner.
این یک نبرد طولانی و بی پایان بود بدون برنده ی مشخص.
• The meeting became a long - drawn discussion.
1. ** ( اصلی – رسمی ) :** چیزی که بیش از حد طولانی یا ممتد است، معمولاً فراتر از حد انتظار.
- مثال: It was a long - drawn process.
این یک روند طولانی و کش دار بود.
2. ** ( ادبی – عمومی ) :** توصیف چیزی که با تأخیر، کشش یا امتداد همراه است.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
## 🔸 مترادف ها:
- - -
## 🔸 مثال ها:
مذاکرات به یک ماجرای طولانی و کش دار تبدیل شد.
این یک نبرد طولانی و بی پایان بود بدون برنده ی مشخص.