long suffering


(تحمل مشقات برای مدت طولانی) بردباری دراز مدت، پرشکیبی، شکیبایی زیاد، بردبار (در دراز مدت)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: patiently enduring persistent or prolonged hardships, injuries, or troubles.
مشابه: meek, patient
اسم ( noun )
• : تعریف: patient endurance of persistent hardships or troubles.

انگلیسی به انگلیسی

• someone who is long-suffering patiently bears continual trouble or bad treatment.

پیشنهاد کاربران

رنج کشیده
سختی کشیده
صبور - بردبار - پرتحمل
بسیار شکیبا، بسیار بردبار

بپرس