long shot

/ˈlɒŋˈʃɑːt//lɒŋʃɒt/

(عامیانه - قمار) احتمال کم، (مجازی) هر کاری که احتمال موفقیت آن کم باشد ولی نوید سود بسیار بدهد، (فیلمبرداری) نمای دور، نمای عمومی، دور فرتور، کسیکه درمسابقات مثل مسابقه اسب دوانی شانس کمی برای برنده شدن دارد، نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: by a long shot, not by a long shot
(1) تعریف: in betting, a choice that has very little chance of winning, such as a horse in a race.
مشابه: outsider

(2) تعریف: any attempt or venture that has only a small chance of success but will offer great rewards if it does succeed.
مشابه: venture

(3) تعریف: in photography, films, or television, a camera shot taken at considerable distance from the subject. (Cf. close-up.)

جمله های نمونه

1. It's a long shot, but you could try phoning him at home.
[ترجمه کبری] احتمال موفقیتش کمه اما میتونی از خونه بهش زنگ بزنی.
|
[ترجمه حنا] ریسکش خیلی بالاست ، ولی ممکنه کار کنه
|
[ترجمه گوگل]این یک شات طولانی است، اما می توانید سعی کنید با او در خانه تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]تیر بلندی است، اما تو می توانی سعی کنی او را در خانه صدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's a long shot, but it just might work.
[ترجمه عادی] احتمالش خیلی کمه، اما ممکنه کار کنه.
|
[ترجمه گوگل]این یک شات طولانی است، اما ممکن است کار کند
[ترجمه ترگمان]احتمالش خیلی زیاده، اما ممکنه کار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's a long shot, but someone might recognise her from the photo and be able to tell us where she lives.
[ترجمه گوگل]این یک عکس طولانی است، اما ممکن است کسی او را از روی عکس بشناسد و بتواند به ما بگوید کجا زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]این یک عکس طولانی است، اما ممکن است کسی او را از عکس تشخیص دهد و بتواند به ما بگوید کجا زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The deal was a long shot, but Bagley had little to lose.
[ترجمه گوگل]معامله خیلی دور بود، اما باگلی چیزی برای از دست دادن نداشت
[ترجمه ترگمان]معامله خیلی طول کشید، اما دی گه چیزی برای از دست دادن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their captain tried a long shot on goal.
[ترجمه گوگل]کاپیتان آنها یک شوت از راه دور روی دروازه امتحان کرد
[ترجمه ترگمان]captain به هدف نزدیک شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Turner is a long shot to win next month's mayoral election.
[ترجمه سلیمان فرهادیان] احتمال برنده شدن ترنر در انتخابات شهرداری که ماه بعد برگزار می شود، بسیار کم است.
|
[ترجمه English.realpower] برنده شدن ترنر در انتخابات شهرداری ماه بعد بسیار بعید است.
|
[ترجمه گوگل]ترنر شانس زیادی برای پیروزی در انتخابات شهرداری ماه آینده دارد
[ترجمه ترگمان]ترنر در انتخابات شهرداری ماه آینده یک شوت طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chelsea are a 20-1 long shot to win the championship.
[ترجمه تست] احتمال قهرمانی چلسی 1/20 است
|
[ترجمه گوگل]چلسی 20-1 شوت راه دور برای کسب عنوان قهرمانی است
[ترجمه ترگمان]چلسی برای پیروزی در این رقابت ها ۲۰ تا ۱ دقیقه وقت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. No, not by a long shot.
[ترجمه گوگل]نه، به هیچ وجه
[ترجمه ترگمان]نه، نه با یه تیر بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Not always, by a long shot.
[ترجمه گوگل]نه همیشه، از راه دور
[ترجمه ترگمان] همیشه نه، با یه تیر بلند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is a long shot, but I still want to try it.
[ترجمه گوگل]این یک لانگ شات است، اما من همچنان می خواهم آن را امتحان کنم
[ترجمه ترگمان]این یه فرصت طولانیه، اما من هنوزم می خوام امتحانش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was a long shot, of course, but if she looked carefully she might find something.
[ترجمه گوگل]البته این یک شات طولانی بود، اما اگر او با دقت نگاه می کرد ممکن است چیزی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]البته احتمالش خیلی زیاد بود، اما اگر با دقت نگاه می کرد، ممکن بود چیزی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was a long shot, very long.
[ترجمه گوگل]این یک شات طولانی بود، بسیار طولانی
[ترجمه ترگمان] خیلی طول کشید، خیلی طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I think it's a long shot him signing for Leeds.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم امضای قرارداد او برای لیدز خیلی دور از ذهن است
[ترجمه ترگمان]فکر کنم خیلی طول کشید که \"لیدز\" رو امضا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was a long shot, but he might have been calling from his usual hotel in Lagos.
[ترجمه گوگل]این یک شات طولانی بود، اما او ممکن است از هتل همیشگی خود در لاگوس تماس گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]احتمالش زیاد بود، اما ممکن بود از هتل همیشگی اش در lagos زنگ بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] نمای باز - نمای گسترده عمومی - نمای کلی - نمای عمومی - نمای درشت - منظره عمومی - صحنه طویل - دورنما - دور - تصویر دور - پلان عمومی - نمای دور

انگلیسی به انگلیسی

• something with an uncertain outcome, shot in the dark; bet with a low chance of winning; photograph taken from a long distance away

پیشنهاد کاربران

This term refers to an investment or trade that has a very low probability of success. It implies that the potential return is high, but the likelihood of achieving that return is slim.
سرمایه گذاری یا تجارتی که احتمال موفقیت آن بسیار پایین است.
...
[مشاهده متن کامل]

این نشان می دهد که بازده بالقوه زیاد است، اما احتمال دستیابی به آن بازده بسیار اندک است.
مثال؛
Investing in a small startup is a long shot, but the potential payoff could be huge.
A financial analyst might caution, “Be careful with long shots, as they often result in losses. ”
In a discussion about high - risk investments, someone might say, “I’m willing to take a long shot for the chance of a big return. ”

تیری تو تاریکی - تلاشی که ممکنه شانسی ( موفقیتی ) توش باشه
کوره شانس ( شانس کوچولو )
Long - shot technology
فناوری که دورنمای منفعت یا موفقیت در انجام آن مشخص نباشد. مثال استفاده:
Given all the uncertainties and risks around long - shot technologies and land availability for bioenergy, the IEA would do better to focus on bringing emissions down to real zero, rather than using 'net' zero accounting to pander to the fossil fuel industry's fears of losing profits
...
[مشاهده متن کامل]

سنگ مفت گنجشک مفت
احتمالش خیلی کمه. . . .
long shot ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: نمای دور
تعریف: نمایی که در آن موضوع از فاصلۀ دور دیده می‏شود و شامل موضوع اصلی و بخشی از جزئیات صحنه است
someone or something with very little chance of success

something you try although it is unlikely to be successful
دور نما

بعید بودن
It's a long shot, but you could try phoning him at home یعنی:بعیده، ولی. . .
decidedly, definitely, really, undoubtedly, unquestionably
considerably, extensively, significantly, substantially, well، without doubt
تیری در تاریکی
دورنما
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس