long in the tooth


پیر، بیشتر از سن معمول (برای انجام کار بخصوص)

جمله های نمونه

1. He's getting a bit long in the tooth to be playing football.
[ترجمه مهدی] اون داره یه کم واسه فوتبال بازی کردن پیر می شه
|
[ترجمه گوگل]او کمی درنگ است تا فوتبال بازی کند
[ترجمه ترگمان]او کمی در دندان بازی می کند تا فوتبال بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm getting a bit long in the tooth for this sort of thing.
[ترجمه مهدی] من واسه این چیزا یه کم پیر شدم
|
[ترجمه گوگل]من برای این جور چیزها کمی درنگ می کنم
[ترجمه ترگمان]من برای این جور چیزها خیلی وقت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Aren't I a bit long in the tooth to start being an undergraduate?
[ترجمه گوگل]آیا برای شروع دوره لیسانس کمی درنگ نیستم؟
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت است که دندان در دندان بگیرم تا دانشجوی دوره لیسانس بشوم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He's a bit long in the tooth to be wearing jeans, don't you think?
[ترجمه گوگل]او برای پوشیدن شلوار جین کمی دراز است، فکر نمی‌کنید؟
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنی اون یه ذره تو دندون - ه که شلوار جین پوشیده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A real character, but getting a bit long in the tooth.
[ترجمه گوگل]یک شخصیت واقعی، اما کمی طولانی در دندان
[ترجمه ترگمان]یک شخصیت واقعی، اما زیاد طول نمی کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some of our vehicles are getting a bit long in the tooth.
[ترجمه گوگل]برخی از وسایل نقلیه ما کمی در دندان می شوند
[ترجمه ترگمان]برخی از وسایل نقلیه ما کمی طول می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was lean and yellow and long in the tooth.
[ترجمه گوگل]لاغر و زرد و دراز در دندان بود
[ترجمه ترگمان]لاغر و زرد و دراز در دندانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was lean, yellow and long in the tooth.
[ترجمه گوگل]لاغر، زرد و دراز در دندان بود
[ترجمه ترگمان]لاغر و زرد و دراز در دندانش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am too long in the tooth to take this stressful job.
[ترجمه گوگل]من برای انجام این کار استرس زا بیش از حد طولانی هستم
[ترجمه ترگمان]من برای گرفتن این شغل پر استرس بیش از حد طولانی هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He's already long in the tooth for such a job.
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر در دندان برای چنین کاری است
[ترجمه ترگمان]از همین حالا برای چنین کاری خیلی وقت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I ' M a bit long in the tooth for doing such a job again.
[ترجمه گوگل]دلم برای انجام دوباره چنین کاری تنگ شده است
[ترجمه ترگمان]من برای انجام چنین کاری کمی طول می کشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She is a bit long in the tooth to play the part of a young girl.
[ترجمه گوگل]او برای بازی در نقش یک دختر جوان کمی دراز است
[ترجمه ترگمان]کمی طول می کشد تا دندان یک دختر جوان را بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Isn't Hilda a bit long in the tooth to be wearing that lowcut dress?
[ترجمه گوگل]آیا هیلدا برای پوشیدن آن لباس کوتاه قد بلند نیست؟
[ترجمه ترگمان]هیلدا مدت زیادی نیست که این لباس کهنه را پوشیده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is a bit long in the tooth to be playing Tom Sawyer.
[ترجمه گوگل]او برای ایفای نقش تام سایر برای بازی کمی دراز است
[ترجمه ترگمان]مدتی است که دندان تام سایر بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) aged people; elderly; growing old

پیشنهاد کاربران

"Long in the tooth" is an idiom that means someone or something is old or aging. It originally referred to horses, as their gums recede with age, making their teeth appear longer.
کسی یا چیزی که سن بالایی دارد یا در حال پیر شدن است، فرسوده
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح در ابتدا به اسب ها اشاره داشت، زیرا لثه های آن ها با افزایش سن عقب می رفتند و دندان هایشان بلندتر به نظر می رسید.
مثال؛
That car is getting a bit long in the tooth, it's time to consider a new one.
He's a bit long in the tooth to be playing professional sports.
The building is long in the tooth and needs some renovations.
مترادف: Old, Aged, Senior
متضاد: Young, Youthful

فرتوت
یعنی مسن و پیر. این اصطلاح از اونجا گرفته شده است که وقتی اسب پیر میشه لثه هاش عقب تر میرن و دندان هاش بلندتر به نظر میرسند.
"some little bit rather less long in the tooth"
یعنی" شخص کمی جوان تر "

بپرس