long ago


خیلی پیش، مدت زیادی، مدتی پیش، مدت زیادی پیش

جمله های نمونه

1. He committed suicide not long ago.
[ترجمه گوگل]او چندی پیش خودکشی کرد
[ترجمه ترگمان]اون خودکشی کرده نه خیلی وقت پیش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Time and weather had long ago effaced the inscription on the monument.
[ترجمه گوگل]زمان و آب و هوا مدت‌ها پیش کتیبه این بنا را از بین برده بود
[ترجمه ترگمان]زمان و هوا مدت ها پیش نوشته را روی بنای یادبود محو کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The idea was first mooted as long ago as the 1840s.
[ترجمه گوگل]این ایده اولین بار در دهه 1840 مطرح شد
[ترجمه ترگمان]این ایده برای اولین بار در سال ۱۸۴۰ به عمل آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I wanted to part from you long ago.
[ترجمه گوگل]خیلی وقت پیش می خواستم از تو جدا شوم
[ترجمه ترگمان] خیلی وقت پیش می خواستم از تو جدا بشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Food rationing was abolished in that country long ago.
[ترجمه گوگل]جیره بندی مواد غذایی مدت ها پیش در آن کشور لغو شد
[ترجمه ترگمان]جیره بندی مواد غذایی در آن کشور مدت ها قبل ملغی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would have sold the property long ago had it not been entailed.
[ترجمه گوگل]اگر مستلزم نبود ملک را مدتها پیش می فروخت
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش این ملک را فروخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once long ago he had considered becoming a state trooper.
[ترجمه گوگل]یک بار مدت ها پیش، او در فکر تبدیل شدن به یک سرباز دولتی بود
[ترجمه ترگمان]مدت ها پیش او را به عنوان یک پلیس ایالتی در نظر گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It all happened so long ago now, what does it matter?
[ترجمه گوگل]همه چیز خیلی وقت پیش اتفاق افتاده است، چه اهمیتی دارد؟
[ترجمه ترگمان]همه چیز خیلی وقت پیش اتفاق افتاد، مگه چه اهمیتی داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The house was pulled down long ago.
[ترجمه گوگل]خانه خیلی وقت پیش خراب شده بود
[ترجمه ترگمان]خونه خیلی وقت پیش کشیده شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How long ago did you buy it?
[ترجمه گوگل]چند وقت پیش خریدی؟
[ترجمه ترگمان]چند وقت پیش اینو خریدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This river dried up long ago.
[ترجمه گوگل]این رودخانه خیلی وقت پیش خشک شده بود
[ترجمه ترگمان]این رودخانه خیلی وقت پیش خشک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I learned long ago to avoid these invitations.
[ترجمه گوگل]من خیلی وقت پیش یاد گرفتم که از این دعوت ها دوری کنم
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت پیش یاد گرفتم که از این invitations دوری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our office was soundproofed not long ago.
[ترجمه گوگل]چندی پیش دفتر ما عایق صدا بود
[ترجمه ترگمان]دفتر ما از مدت ها پیش ضد صدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He should have finished at university long ago, but he kept taking extra courses.
[ترجمه گوگل]او باید خیلی وقت پیش دانشگاه را تمام می کرد، اما همچنان دروس اضافی می خواند
[ترجمه ترگمان]او باید خیلی وقت پیش در دانشگاه به پایان برسد، اما او دوره های اضافی برگزار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• long before, before a very long time, a long time past

پیشنهاد کاربران

مدت ها پیش
lang syne
many moons ago
langsyne
خیلی وقت پیش
گذشته های دور
دیرباز
دیرگاه، دیرگاهی، دیرزمان، دیرزمانی
البته به گمانم ترکیب واژه فارسی دیر با عربی زمان چندان درست ننماید، پس دیرگاه بسیار خوش ساخت و خوش تراش تر و هم چنین درست تر باشد.

بپرس