loneliness


تنهایی، تکی، غریبی، دلتنگی، خلوت بودن بیغولگی

جمله های نمونه

1. loneliness figures quite a lot in her conversation
تنهایی در صحبت های او کاملا به چشم می خورد.

2. loneliness stares between the lines of his poetry
تنهایی در لابلای سطرهای شعر او به چشم می خورد.

3. misery and loneliness darted from her eyes
اندوه و تنهایی از چشمانش می بارید.

4. into her diary she discharged her loneliness and anger
او تنهایی و خشم خود را در دفتر خاطرات خود بروز داد.

5. a woman who was encased in her own selfmade loneliness
زنی که در تنهایی خود ساخته اش محبوس شده بود

6. He endured agonies of loneliness and misery.
[ترجمه فائزه] او عذاب تنهایی و بدبختی را تحمل کرد
|
[ترجمه فائزه] او رنج تنهایی و بدبختی را تحمل کرد
|
[ترجمه گوگل]او عذاب تنهایی و بدبختی را تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]رنج تنهائی و بیچارگی را تحمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some people say that loneliness is shameful, but fashion is a means of resistance alone, this is fashion realm.
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند تنهایی شرم آور است، اما مد به تنهایی وسیله مقاومت است، اینجا قلمرو مد است
[ترجمه ترگمان]برخی مردم می گویند که تنهایی شرم آور است، اما مد وسیله ای برای مقاومت تنها است، این قلمرو مد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I miss you not because of my loneliness but I do feel lonely when I miss you. Only when I miss you deeply I feel so lonely.
[ترجمه گوگل]دلم برایت تنگ شده نه به خاطر تنهایی ام بلکه وقتی دلم برایت تنگ می شود احساس تنهایی می کنم فقط وقتی دلم برایت تنگ می شود خیلی احساس تنهایی می کنم
[ترجمه ترگمان]دلم برای تو تنگ می شود نه به خاطر تنهایی من، اما وقتی دلم برایت تنگ می شود احساس تنهایی می کنم فقط وقتی دلم برات تنگ میشه خیلی احساس تنهایی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You know my loneliness is only kept for you, my sweet songs areonly sung for you.
[ترجمه گوگل]می دانی که تنهایی من فقط برای توست، ترانه های شیرین من فقط برای تو خوانده می شود
[ترجمه ترگمان]می دانید که تنهایی من فقط برای شما نگهداری می شود، آهنگ های شیرین من برای شما آواز می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. i miss you not because of my loneliness but i do feel lonely when i miss you. only when i miss you deeply i feel so lonely.
[ترجمه Understanding] دلم برایت تنگ شده ولی نه به خاطر غربتت ! با این حال احساس تنهایی میکنم وقتی ( دوری ) و دلم برات تنگ میشه ! و ( جالبه که ) فقط وقتی دلم برات تنگ میشه ، واقعا احساس تنهایی میکنم
|
[ترجمه گوگل]دلم برایت تنگ شده نه به خاطر تنهایی ام بلکه وقتی دلم برایت تنگ می شود احساس تنهایی می کنم تنها زمانی که عمیقاً دلم برایت تنگ می شود احساس تنهایی می کنم
[ترجمه ترگمان]دلم برات تنگ شده نه به خاطر تنهایی، اما وقتی دلم برات تنگ میشه احساس تنهایی می کنم فقط وقتی دلم برات تنگ میشه خیلی احساس تنهایی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Joining a club can be a therapy for loneliness.
[ترجمه گوگل]عضویت در باشگاه می تواند درمانی برای تنهایی باشد
[ترجمه ترگمان]پیوستن به یک باشگاه می تواند درمانی برای تنهایی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Music seemed to quiet her anxiety and loneliness.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید موسیقی اضطراب و تنهایی او را آرام می کرد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که صدای موسیقی سکوت و تنهایی او را خاموش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His fears of loneliness lay at the very root of his inability to leave.
[ترجمه گوگل]ترس او از تنهایی ریشه اصلی ناتوانی او در ترک بود
[ترجمه ترگمان]نگرانی او از تنهایی در ریشه inability بود که نمی توانست از آن خارج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Throughout her life she was dogged by loneliness.
[ترجمه گوگل]او در طول زندگی خود درگیر تنهایی بود
[ترجمه ترگمان]سراسر زندگی اش با تنهایی او را خسته کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The feeling of loneliness suddenly overwhelmed him.
[ترجمه گوگل]احساس تنهایی ناگهان او را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس تنهایی او را در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Loneliness is a disease of our urban communities.
[ترجمه گوگل]تنهایی بیماری جوامع شهری ماست
[ترجمه ترگمان]تنهایی، بیماری جوامع شهری ماست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being solitary, being alone

پیشنهاد کاربران

چه درونم تنهاست
Accept your loneliness you are your only friend🥤
مهربان خوشگل
Loneliness is. my. habit
Loneliness makes you grow up so big that
Maybe you won't fit in someone's life anymore.
انزوا
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : loneliness / loner
✅️ صفت ( adjective ) : alone / lone
✅️ قید ( adverb ) : lonely
Loneliess. si my hobby.
سوت وکوری
loneliness ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: احساس تنهایی
تعریف: احساس ناخوشایند عاطفی یا شناختی ناشی از بی کسی
تنهایی
Aloneness
تنهایی - بی کسی
تنهایی راحتترم
You said this poem alone sultan
Loneliness with your husband with your mother
تنهایی خودت با شوهرت با مادر شوهرت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس