1. floating logs jammed the river
الوار شناور،رودخانه را بند آورده بود.
2. to split logs for the fireplace
برای بخاری هیزم شکستن
3. a bundle of logs
یک پشته هیزم
4. a few large logs were floating down the river
چند کنده ی بزرگ در رودخانه شناور بود.
5. columbus kept two logs
کریستف کلمب دو دفتر روزانه داشت.
6. we rolled the logs down the hill into the river
کنده ها را از بالای تپه به درون رودخانه غلتاندیم.
7. flames were licking the logs
شعله های آتش بر هیزم ها زبانه می کشیدند.
8. they had tied the logs together with a band
هیزم ها را با بند به هم بسته بودند.
9. two workers were snaking logs down the hill
دو کارگر تنه ی درختان را به پایین تپه می کشیدند.
10. when the river tide rose, the jammed logs broke free (or broke loose) toward the sea
وقتی آب روخانه بالا آمد الوار به هم گیر کرده به سوی دریا روان شدند.