logo

/ˈloɡoʊ//ˈləʊɡəʊ/

رجوع شود به: logotype، پیشوند: سخن، حرف [logogram]

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a logotype.
مشابه: label

جمله های نمونه

1. The logo was still visible but less obtrusive this time in beige.
[ترجمه گوگل]لوگو همچنان قابل مشاهده بود اما این بار در بژ کمتر مزاحم بود
[ترجمه ترگمان]آرم هنوز قابل رویت بود، اما این بار در بژ کم تر مزاحم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company has a distinctive logo that makes it well known.
[ترجمه گوگل]این شرکت دارای یک لوگوی متمایز است که آن را به خوبی شناخته است
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک نشانه متمایز دارد که آن را به خوبی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new logo was unveiled in a blaze of publicity.
[ترجمه گوگل]لوگوی جدید در شعله های تبلیغاتی رونمایی شد
[ترجمه ترگمان]آرم جدید در پرتوی از تبلیغات آشکار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stationery can be imprinted with your message or logo.
[ترجمه گوگل]لوازم التحریر را می توان با پیام یا لوگوی شما حک کرد
[ترجمه ترگمان]Stationery می توانند با پیام یا لوگو نشانه گذاری شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She designed a new logo for the company.
[ترجمه گوگل]او لوگوی جدیدی برای این شرکت طراحی کرد
[ترجمه ترگمان]او یک لوگوی جدید برای شرکت طراحی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It's an Australian company whose logo features a red kangaroo.
[ترجمه گوگل]این یک شرکت استرالیایی است که لوگوی آن یک کانگورو قرمز است
[ترجمه ترگمان]یک شرکت استرالیایی است که logo یک کانگورو قرمز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The team's logo was emblazoned on the baseball caps.
[ترجمه گوگل]لوگوی تیم روی کلاه های بیسبال نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]لوگوی این تیم در کلاه های بیسبال مزین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Each cow was branded with the ranch's logo.
[ترجمه گوگل]هر گاو با آرم مزرعه علامت گذاری شده بود
[ترجمه ترگمان]هر گاو با آرم مزرعه علامت گذاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The new logo features a more modern typeface.
[ترجمه گوگل]لوگوی جدید دارای حروف مدرن تری است
[ترجمه ترگمان]لوگوی جدید یک typeface مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Draw a rough design for a logo.
[ترجمه گوگل]یک طرح خشن برای لوگو بکشید
[ترجمه ترگمان]یک طرح زبر برای یک لوگو رسم کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Longman logo, a small sailing ship, is on the cover of this book.
[ترجمه گوگل]آرم لانگمن، یک کشتی بادبانی کوچک، روی جلد این کتاب است
[ترجمه ترگمان]لوگوی Longman، یک کشتی بادبانی کوچک، در پوشش این کتاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The diary features the organization's distinctive new logo.
[ترجمه گوگل]این دفترچه خاطرات دارای لوگوی متمایز جدید سازمان است
[ترجمه ترگمان]دفتر خاطرات لوگوی جدید متمایز سازمان را مشخص می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We did the logo in lower-case letters instead of capitals.
[ترجمه گوگل]ما لوگو را به جای حروف بزرگ با حروف کوچک نوشتیم
[ترجمه ترگمان]ما به جای حروف بزرگ، لوگو را در حروف با حروف پایین انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The players wore shirts with the sponsor's logo.
[ترجمه گوگل]بازیکنان پیراهن هایی با لوگوی اسپانسر به تن داشتند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان پیراهن با لوگوی حامی می پوشیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was sporting a T-shirt with the company's logo on it.
[ترجمه گوگل]او یک تی شرت با لوگوی شرکت روی آن داشت
[ترجمه ترگمان]او یک تی شرت با نشان شرکت روی آن دیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض - لوگو - 1- علامتی تجاری یا چاپی ؛ اختصار logotype . 2- زبان برنامه نویسی که آقای Seymour Pepert از MIT آن را برای به کارگیری در آموزش برنامه نویسی کودکان ساخت. بر اساس نظر او، آموزش به کمک کامپیوتربدون استفاده است، مگر اینکه دانش آموزان بتوانند کامپیوتر را کنترل کنند. برای اجرای این نظر ف او زبانی را طراحی کرد که از بیسیک ساده تر است . اگر چه LOGO در اطراف « لاک پشت » می چرخد . این لاک پشت، در اصل روبوتی که روی یک ورق کاغذ می چرخد و با قلم نشانه هایی را ایجاد می کند ( لاک پشت امروزی مثلثی است که در اطراف صفحه حرکت می کند و بر اساس دستور یک خط را رسم می کند. ) ترسیم شکلها به وسیله ی لاک پشت، موجب جذب کودکانی می شود که علاقه ی چندانی به محاسبات ریاضی یا تدریس هندسه و حل مسائل منطقی ندارد . LOGO زبانی قابل گسترش است ؛ یعنی، برنامه ها به وسیله ی تعریف جمله ها بر حسب جملات تعریف شده ی قبلی ساخته می شوند . مثلاً برنامه ی زیر یک مربع را رسم می کند؛ TO SQUARE CLEARSCREEN FORWARD 50 RIGHT 90 FORWARD 50 RIGHT 90 FORWARD 50 RIGHT90 FORWARD 50 END یعنی : « صفحه را پاک کن ! ( لاک پشت را در مرکز قرار بده ! )، 50 واحد بالا برو! 90 درجه به راست بچرخ ! 50 واحد جلول برو ! 90 درجه به راست بچرخ ! » و ... با توجه به آنکه رویه های LOGO می توانند خود را بارها فرا بخوانید، الگوهای پیچیده ی « دانه برفی گونه » را به آسانی می توان تولید کرد. نگاه کنید به Koch snowflake . - لوگو ( آرام شرکت ) - اختصار logo type، علامت تجاری یا نشان چاپی .

انگلیسی به انگلیسی

• high programming language used mainly for learning the fundamentals of programming (computers)
graphic symbol which represents a company or organization
word, speech
the logo of a company or organization is the special design that it puts on all its products, publicity material, and possessions.

پیشنهاد کاربران

علامت تجاری
logo ( عمومی )
واژه مصوب: نشان واره
تعریف: نمادی خاص یک شرکت یا سازمان، به صورت تصویر یا علامت یا طرح، برای تشخیص سریع و راحت آن
نشان واره
نشان، آرم
نشان، مارک

معنا ، نشان

برند ، مارک
بهترین معادل این کلمه در زبان فارسی �نشانه� است و انواعی چون نشانه نوشتاری، تصویری، ترکیبی و حرفی دارد.
آرم ، نماد، نشان ، علامت ، سمبل ، مارک
علامت
مارک
برند
پرچم
نشانه
نماد
معنا ( روان شناسی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس