1. Value the importance of coherence, logicality, systematisation, classroom situational arrangement and dynamic learning.
[ترجمه گوگل]به اهمیت انسجام، منطق، نظام مندی، ترتیب موقعیتی کلاس و یادگیری پویا اهمیت دهید
[ترجمه ترگمان]ارزش انسجام، logicality، systematisation، چیدمان موقعیتی کلاس و یادگیری پویا را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ارزش انسجام، logicality، systematisation، چیدمان موقعیتی کلاس و یادگیری پویا را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The design is characterized by logicality, flexibility, systematization and succinctness by case analysis.
[ترجمه گوگل]طراحی با منطق، انعطاف پذیری، نظام مندی و موجز بودن با تحلیل موردی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]طراحی توسط logicality، انعطاف پذیری، systematization و succinctness توسط آنالیز موردی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طراحی توسط logicality، انعطاف پذیری، systematization و succinctness توسط آنالیز موردی مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Does intuitional thought of mathematics have its logicality? Can it be fostered purposely? We analyse and approach these problems in this paper.
[ترجمه گوگل]آیا تفکر شهودی ریاضی منطق خود را دارد؟ آیا می توان آن را هدفمند پرورش داد؟ ما در این مقاله به تحلیل و بررسی این مشکلات می پردازیم
[ترجمه ترگمان]آیا intuitional به ریاضیات اعتقاد دارد؟ آیا به عمد پرورش می یابد؟ ما این مشکلات را در این مقاله بررسی و بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آیا intuitional به ریاضیات اعتقاد دارد؟ آیا به عمد پرورش می یابد؟ ما این مشکلات را در این مقاله بررسی و بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Outstanding learning, coordinating and planning skills with good logicality.
[ترجمه گوگل]مهارت های برجسته یادگیری، هماهنگی و برنامه ریزی با منطق خوب
[ترجمه ترگمان]بهترین یادگیری، هماهنگ کردن و برنامه ریزی مهارت های برنامه ریزی با logicality خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهترین یادگیری، هماهنگ کردن و برنامه ریزی مهارت های برنامه ریزی با logicality خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is a process from sensibility to reasonable, and a logicality, and from phenomenon to essence.
[ترجمه گوگل]این فرآیندی است از حساسیت به معقول و منطق و از پدیده به ذات
[ترجمه ترگمان]این فرایندی از حساسیت به معقول و یک logicality و از پدیده ای به اصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این فرایندی از حساسیت به معقول و یک logicality و از پدیده ای به اصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. On the other hand, modern lyric prose's special charming language also includes logicality.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، زبان دلربای خاص غزلیات مدرن، منطق را نیز در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، زبان ویژه lyric مدرن نیز شامل logicality است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، زبان ویژه lyric مدرن نیز شامل logicality است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید