logarithm

/ˈlɑːɡəˌrɪðəm//ˈlɒɡərɪðəm/

معنی: کنده، لگاریتم، کارنامه، صورت عملیات، گزارش سفرنامه کشتی، گزارش سفر هواپیما، قطعهای از درخت که اره نشده، پایه لگاریتم، کندن کنده درخت، در سفرنامه وارد کردن
معانی دیگر: (ریاضی) لگاریتم، انساب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: logarithmic (adj.), logarithmically (adv.)
• : تعریف: a number that represents the power to which a certain fixed number, or base, must be raised to equal some other given number.

- The logarithm of one thousand to the base ten is three.
[ترجمه گوگل] لگاریتم هزار تا پایه ده سه است
[ترجمه ترگمان] لگاریتم یک هزار به پایه ده برابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. logarithm function
تابع لگاریتم

2. Volume was measured as the logarithm of the number of futures contracts traded each day in the near contract.
[ترجمه گوگل]حجم به عنوان لگاریتم تعداد قراردادهای آتی معامله شده در هر روز در قرارداد نزدیک اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]حجم به عنوان لگاریتم تعداد قراردادهای آتی در هر روز در قرارداد نزدیک اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The change in the logarithm of prices has the advantage of being scale-independent.
[ترجمه گوگل]تغییر در لگاریتم قیمت ها این مزیت را دارد که مستقل از مقیاس است
[ترجمه ترگمان]تغییر در لگاریتم قیمت، مزیت مقیاس بودن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For minute-to-minute data, they computed the natural logarithm of the variance of price changes for each day.
[ترجمه گوگل]برای داده های دقیقه به دقیقه، آنها لگاریتم طبیعی واریانس تغییرات قیمت را برای هر روز محاسبه کردند
[ترجمه ترگمان]برای داده های دقیقه ای، آن ها لگاریتم طبیعی واریانس تغییرات قیمت را برای هر روز محاسبه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hence, the use of the change in the logarithm of prices implicitly assumes that F t is the sum invested.
[ترجمه گوگل]بنابراین، استفاده از تغییر در لگاریتم قیمت‌ها به طور ضمنی فرض می‌کند که F t مجموع سرمایه‌گذاری شده است
[ترجمه ترگمان]از این رو، استفاده از تغییر در لگاریتم قیمت به طور ضمنی فرض می کند که F مبلغ سرمایه گذاری شده نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mispricings were defined as the natural logarithm of the actual futures price minus the natural logarithm of the no-arbitrage futures price.
[ترجمه گوگل]قیمت گذاری اشتباه به عنوان لگاریتم طبیعی قیمت آتی واقعی منهای لگاریتم طبیعی قیمت آتی بدون آربیتراژ تعریف شد
[ترجمه ترگمان]Mispricings به عنوان لگاریتم طبیعی قیمت آتی واقعی من های لگاریتم طبیعی قیمت futures no تعریف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Replaces the current quaternion with its natural logarithm.
[ترجمه گوگل]لگاریتم طبیعی خود را جایگزین کواترنیون فعلی می کند
[ترجمه ترگمان]quaternion فعلی را با لگاریتم طبیعی خود مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That is, given an argument x, the natural logarithm returns the power to which e must be raised to give the value x.
[ترجمه گوگل]یعنی با توجه به یک آرگومان x، لگاریتم طبیعی توانی را که e باید افزایش یابد تا مقدار x را به دست آورد، برمی‌گرداند
[ترجمه ترگمان]یعنی با توجه به یک آرگومان x، لگاریتم طبیعی قدرت را که e باید برای دادن مقدار x بزرگ شود باز می گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A new logarithm linearization compensation method of thermistor without temperature drift is proposed in this paper.
[ترجمه گوگل]یک روش جبران خطی سازی لگاریتمی جدید ترمیستور بدون رانش دما در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]روش کمپنزاسیون خطی جدید لگاریتم اتلاف دما در این مقاله پیشنهاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A logarithm tells you what power a base number must be raised to in order to produce a given value.
[ترجمه گوگل]لگاریتم به شما می گوید که یک عدد پایه باید به چه توانی افزایش یابد تا یک مقدار معین تولید شود
[ترجمه ترگمان]یک لگاریتم به شما می گوید که یک عدد پایه باید به منظور تولید یک مقدار مشخص بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A specific contact between the logarithm of local maximum value of wavelet transform coefficient and the singularity points of image can be used to achieve the tamper detection of images.
[ترجمه گوگل]یک تماس خاص بین لگاریتم حداکثر مقدار محلی ضریب تبدیل موجک و نقاط تکینگی تصویر می تواند برای دستیابی به تشخیص دستکاری تصاویر استفاده شود
[ترجمه ترگمان]یک تماس ویژه بین لگاریتم مقادیر حداکثر محلی ضریب تبدیل موجک و نقاط تکین تصویر را می توان برای دستیابی به تشخیص دستکاری تصاویر مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There exist many problems for the logarithm linear regression formulations during estimating the cost of airborne avionics system.
[ترجمه گوگل]مشکلات زیادی برای فرمولاسیون رگرسیون خطی لگاریتمی در طول تخمین هزینه سیستم اویونیک هوابرد وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مشکلات زیادی برای فرمول های رگرسیون خطی لگاریتم در هنگام برآورد هزینه سیستم ارتباطات هوایی هوایی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Based on DL(discrete logarithm)problem, S1 is decrypted by introducing a multi -channel service parameter and a special polynomial function, S2 is decrypted by Chinese Remainder Theorem.
[ترجمه گوگل]بر اساس مشکل DL (لگاریتم گسسته)، S1 با معرفی یک پارامتر سرویس چند کاناله و یک تابع چند جمله ای خاص رمزگشایی می شود، S2 توسط قضیه باقیمانده چینی رمزگشایی می شود
[ترجمه ترگمان]براساس مساله DL (لگاریتم گسسته)، S۱ با معرفی یک پارامتر خدمات چند وجهی و یک تابع چند جمله ای خاص، S۲ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper introduces a basic conception of logarithm amplifier and a useful logarithmic amplifier using the chip of AD8313 that has a wide bandwidth, high dynamic range and high accuracy.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک مفهوم اساسی از تقویت کننده لگاریتمی و تقویت کننده لگاریتمی مفید با استفاده از تراشه AD8313 را معرفی می کند که دارای پهنای باند وسیع، محدوده دینامیکی بالا و دقت بالا است
[ترجمه ترگمان]این مقاله مفهوم اصلی تقویت کننده logarithm و یک تقویت کننده لگاریتمی مفید با استفاده از چیپ هایی که دارای پهنای باند وسیع، محدوده دینامیکی بالا و دقت بالا است را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The definition of price volatility is often taken as the variance of the natural logarithm of the daily price relatives.
[ترجمه گوگل]تعریف نوسان قیمت اغلب به عنوان واریانس لگاریتم طبیعی بستگان قیمت روزانه در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]تعریف نوسان قیمت اغلب به عنوان واریانس لگاریتم طبیعی از بستگان قیمت روزانه گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنده (اسم)
stub, stock, clog, timber, block, chunk, bloc, log, chump, logarithm

لگاریتم (اسم)
log, logarithm, mantissa

کارنامه (اسم)
log, workbook, logarithm

صورت عملیات (اسم)
log, logarithm

گزارش سفرنامه کشتی (اسم)
log, logarithm

گزارش سفر هواپیما (اسم)
log, logarithm

قطعهای از درخت که اره نشده (اسم)
log, logarithm

پایه لگاریتم (اسم)
logarithm

کندن کنده درخت (فعل)
log, logarithm

در سفرنامه وارد کردن (فعل)
log, logarithm

تخصصی

[شیمی] لگاریتم
[کامپیوتر] لگاریتم - لگاریتم- توانی که یک عدد باید به آن برسدتا عدد دیگری را ارائه دهد . x، y= a به توان x لگاریتم y در مبنای aاست که به صورت x = log مبنای a y بیان می شود .عمومی ترین مبانی توابع لگاریتمی، عبارتند از 10 و a ( حدود 2/718 ) . لگاریتم های مبنای10 به لگاریتم های عام معرف اند و مبنای e، لگاریتم های طبیعی نامیده می شوند (زیرا انتگرالها و مشتق های با مبنای e، نسبت به مبنای دیگر آسان ترند .) مثلاً لگاریتم عام10000 برابر با 4است ،( 4 =1000 log10 ) یعنی 10000 =10 به توان 4 . اگر مبنای در عبارت log به توان a مشخص نشده با شد، معمولاً مبنای 10 مورد نظر است ؛ لگاریتم طبیعی a به صورت log در مبنای e به توان a یا lna نوشته می شود .
[برق و الکترونیک] لگاریتم توانی که عددی به نام مبنا باید به آن برسد تا با عدد اصلی برابر شود در سیستم لگاریتم معمول مبنا 10 است . در این سیستم لگاریتم 1000 در مبنای 10 برابر 3 است زیرا 10 بتوان 3 معادل 1000 است . مبنای دیگری که معمولاً به کار میرود برابر با 2/71828 استکه با e نشان داده می شود و به نام لگاریتم طبیعی، نپر یا هیپر بولیک، نامیده می شود . در این سیستم علامت log به توان N به صورت مخفف LnN نشان داده می شود .
[مهندسی گاز] لگاریتم
[ریاضیات] لگاریتم
[آمار] لگاریتم

انگلیسی به انگلیسی

• power to which a base must be raised to produce a given number (mathematics)
in mathematics, the logarithm of a number is another number that is used to represent it, in order to make a difficult multiplication or division sum simpler. mathematics books often contain a list of logarithms.

پیشنهاد کاربران

logarithm ( ریاضی )
واژه مصوب: لگاریتم
تعریف: لگاریتم عدد مثبت مفروض در یک پایه، عددی است که اگر به توان آن عدد برسد برابر با عدد مفروض شود
لگاریتم علمی است که اولین بار الخوارزمی دانشمند مسلمان عصر طلایی مسلمانان کشف کرده است.
کلمه لگاریتم لاتین شده ی الخوارزمی میباشد.

بپرس