• : تعریف: to command a computer to end an activity.
- Log off the network before you turn the computer off.
[ترجمه Saman] خروج
|
[ترجمه گوگل] قبل از اینکه کامپیوتر را خاموش کنید از شبکه خارج شوید [ترجمه ترگمان] قبل از اینکه کامپیوتر را خاموش کنید، شبکه را خاموش کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. If a computer user fails to log off, the system is accessible to all.
[ترجمه گوگل]اگر کاربر کامپیوتر نتواند از سیستم خارج شود، سیستم برای همه قابل دسترسی است [ترجمه ترگمان]اگر یک کاربر رایانه نتواند کنده شود، سیستم در دسترس همگان قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He didn't log off until midnight.
[ترجمه گوگل]او تا نیمه شب از سیستم خارج نشد [ترجمه ترگمان]تا نیمه های شب ادامه نداد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Could you all log off for a few minutes, please?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید همه شما برای چند دقیقه از سیستم خارج شوید، لطفا؟ [ترجمه ترگمان]میشه چند دقیقه استراحت کنی، لطفا؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If that looks dodgy, log off, ten back on.
[ترجمه گوگل]اگر بد به نظر می رسد، از سیستم خارج شوید، ده دوباره فعال شوید [ترجمه ترگمان] اگه مشکوک به نظر بیاد، ده ثانیه دیگه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Log off: A computer instruction issued by a user indicating the termination of a session.
[ترجمه گوگل]Log off: یک دستورالعمل کامپیوتری صادر شده توسط کاربر که نشان دهنده خاتمه یک جلسه است [ترجمه ترگمان]ورود به سیستم: یک دستور کامپیوتری صادر شده توسط یک کاربر که نشان دهنده اتمام یک جلسه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Please log off before you go home.
[ترجمه ابوالفضل] لطفاً قبل از رفتن به خانه از سیستم خارج شوید.
|
[ترجمه گوگل]لطفا قبل از رفتن به خانه از سیستم خارج شوید [ترجمه ترگمان] لطفا قبل از اینکه بری خونه کارت رو تموم کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. SHUTDOWN command is in progress . Please log off.
[ترجمه گوگل]دستور SHUTDOWN در حال انجام است لطفا از سیستم خارج شوید [ترجمه ترگمان]فرمان SHUTDOWN در حال پیشرفت است لطفا کنده را بردارید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Save your work and log off the computer before leaving the room.
[ترجمه گوگل]کار خود را ذخیره کنید و قبل از خروج از اتاق از کامپیوتر خارج شوید [ترجمه ترگمان]قبل از اینکه اتاق را ترک کنید، کارتان را ذخیره کرده و از کامپیوتر خارج شوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. If you log off, the business space manager remembers where you were last.
[ترجمه گوگل]اگر از سیستم خارج شوید، مدیر فضای کسب و کار به یاد می آورد که آخرین بار کجا بودید [ترجمه ترگمان]اگر شما وارد شوید، مدیر بخش کسب وکار به یاد می آورد که در کجا هستید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When you are finished remember to log off for security reasons.
[ترجمه گوگل]وقتی کارتان تمام شد، به خاطر داشته باشید که به دلایل امنیتی از سیستم خارج شوید [ترجمه ترگمان]زمانی که به پایان رسیدید، به دلایل امنیتی وارد سیستم شوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. State when you logged on, and remember to write down the time you log off.
[ترجمه گوگل]زمان ورود به سیستم را ذکر کنید و زمان خروج از سیستم را یادداشت کنید [ترجمه ترگمان]زمانی که وارد سیستم شدید، و به یاد داشته باشید که زمان ورود به سیستم را یادداشت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Before changing GID or UID numbers, it is important to stop all running applications and have all users log off of the server.
[ترجمه گوگل]قبل از تغییر شماره های GID یا UID، مهم است که همه برنامه های در حال اجرا را متوقف کنید و همه کاربران از سرور خارج شوند [ترجمه ترگمان]قبل از تغییر تعداد GID یا شناسه کاربر، مهم است که تمام برنامه های اجرایی را متوقف کرده و تمام کاربران را از سرور حذف کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Close the Computer Management console. The change will take effect after you log off the computer.
[ترجمه گوگل]کنسول مدیریت کامپیوتر را ببندید این تغییر پس از خروج از رایانه اعمال می شود [ترجمه ترگمان]بستن کنسول مدیریت کامپیوتر این تغییر بعد از ورود شما به کامپیوتر انجام خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[کامپیوتر] قطع ارتباط، خروج از سیستم .
انگلیسی به انگلیسی
• exit a computer system, end a session at the computer, log out process of signing off from a computer system or program (computers)
پیشنهاد کاربران
بکش بیرون
log off ( رایانه و فنّاوری اطلاعات ) واژه مصوب: ثبت خروج تعریف: اعلام پایان کار با رایانه توسط کاربر فعال