↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم log
📌 این ریشه، معادل "word, " "study, " و "reason" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "word, " "study, " یا "reason" مربوط هستند.
... [مشاهده متن کامل]
📂 مثال:
🔘 log: a book or record of words
🔘 catalog: a list or collection of words
🔘 dialogue: a conversation or exchange of words between people
🔘 monologue: a speech or set of words spoken by one person
🔘 prologue: an introductory word or section before the main content
🔘 epilogue: a concluding word or section at the end
🔘 logophile: a person who loves words
🔘 logorrhea: excessive or uncontrollable use of words
🔘 biology: the study of life and living organisms
🔘 zoology: the study of animals
🔘 etymology: the study of the origin of words and their meanings
🔘 genealogy: the study of family history and lineage
✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A written record or log 📓
🔍 مترادف: Record, journal
✅ مثال: The scientist kept a log of all her experiments
to travel, to walk
کنده، هیزم
I busied myself by the log burner, stoking the fire and sorting through the basket for logs of the right size
خودم را با سبد هیزم مشغول کردم، چوب ها را به آتش اضاف کردم و توی سبد دنبال هیزم هایی با سایز مناسب گشتم.
Nounگزارش روزانه عملیات/پارامترهای کاربردی موتور یا ماشین یا تجهیز وغیره
▪️▪️▪️
Verbثبت کردن وقایع - گزارش روزانه عملیات/پارامترهای کاربردی موتور یا ماشین یا تجهیز وغیره را نوشتن
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
Nitrogen purge in place for special purpose equipment or where specified? Use Appendix C for logging of purge inspections.
گزارش ها
"I sleep like a log" Means "i sleep very well"
log در معنای ثبت و ضبط روزانه یا دوره ای برخی فعالیت ها، اشاره به نوعی ثبت فعالیت ها دارد که ما در زبان فارسی به آن چوب خط می گفته ایم. کاش می شد این چوب خط را دوباره برای این log به کار ببریم. از نظر ریشه یکی هستند.
از نظر ریشه شناسی به معنای گفتن است.
مثال:
apologize
catalog
circumlocution
colloquial
dialogue
eloquent
epilogue
eulogy
grandiloquent
interlocutor
Log out
logical
logo
loquacious
monologue
prologue
soliloquy
Sleep like a *log means sleep very well
گزارش
یادداشت برداری
Log:چوب
Logs فکر نکنم کنده درخت باشه اون log هستش
Logs میشه اسناد یا گزارش های روزمره مثل کارنامه یا صورت عملیات
Investigators finds gaps white house logs of Trump's Jan, , 6calls
بازرسان پیدا کردند تناقص وشکاف در گزارشات ترامپ در تماس های روز ۶ژانویه
Cabin log = کلبه چوبی
to make a record of each time that something happens
The new system logs every call that a customer makes to the company.
توضیحاتی در رابطه با log
اسم log در مفهوم دفتر روزانه بخصوص در رابطه با کشتی، اشاره دارد به ثبت سرعت و مسافت پیموده شده و دیگر رویدادهای کشتی در آن دفتر.
منبع: سایت بیاموز
log ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ثبت کردن
تعریف: ثبت فعالیت های یک رایانه یا کاربر برای استفادۀ مدیریت سامانه
رویداد نامه
رویداد نگاری
log=کنده درخت ( در خت قطع شده )
timber/lumber=الوار ( برای ساخت خانه، کشتی و. . . . . . )
*موارد استفاده این دو با هم فرق دارند
A record of daily activities and and events
log bookدفترچه راهنما و دفترچه دستورالعمل را هم شامل میشه
دفتر یاداشت وقایع، گزارش کار و دستور کار رو بهش log book میگن
در مهندسی نفت نمودارگیری
گزارش نامه
کنده
logbook به معنی دفتری است که دانشجو کارهای مربوط به یک پروژه ی دانشگاهی را در آن ثبت روزانه می کند. همه راه هایی را که رفته است، مثلا برای یک پروژه ی ریاضی، چه غلط و چه درست، باید در این دفتر به صورت روزانه ثبت شود تا در نهایت استاد پایان نامه بتواند با دنبال کردن خط سیر دانشجو به او نمره بدهد.
ثبت کردن رکورد:
to officially record something:
وارد شدن
ثبت رسمی
ثبت و ضبط کردن
یادداشت یا ثبت ( داده )
الوار، کنده
دفتر روزانه، رخدادنامه، گزارش روزانه
گزارش ، گزارش روزانه/کار/سفر
گزارش نگار ، دفتر گزارش ، دفتر گزارش روزانه ، دفتر گزاش کار ، دفتر گزارش سفر ، دفتر ثبت
گزارش نوشتن/دادن/گرفتن/برداشتن
کنده درخت
در کامپیوتر: کارنگاری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٦)