loftiness


معنی: فراز، علی، علو
معانی دیگر: بلندی، مناعت، غرور

جمله های نمونه

1. he fell from the zenith of loftiness to the nadir of wretchedness
از اوج رفعت به حضیض ذلت افتاد.

2. Yeah, teachers represent the selflessness and loftiness.
[ترجمه گوگل]بله، معلمان نمایانگر از خودگذشتگی و بلندپروازی هستند
[ترجمه ترگمان]بله، معلمان از خود گذشتگی و عالی بودن را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Although there exists some differences between harmony and loftiness, there are still some connections.
[ترجمه گوگل]اگرچه تفاوت هایی بین هارمونی و بلندی وجود دارد، اما هنوز برخی از ارتباطات وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه تفاوت هایی بین سازگاری و loftiness وجود دارد، اما هنوز هم چنین ارتباطاتی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But there was no diminution in the loftiness of his feeling for her.
[ترجمه گوگل]اما هیچ کاهشی در بلندی احساس او نسبت به او وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما در عظمت احساسی که نسبت به او داشت کاسته نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Absurdity may exist together with tragedy and loftiness but is incompatible with comedy.
[ترجمه گوگل]پوچی ممکن است همراه با تراژدی و بلندی باشد، اما با کمدی ناسازگار است
[ترجمه ترگمان]absurdity ممکن است با تراژدی و loftiness وجود داشته باشد اما با کمدی ناسازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An interpreter should enbrace good work ethics and a loftiness of patriotism.
[ترجمه گوگل]یک مترجم باید از اخلاق کاری خوب و والایی از میهن پرستی برخوردار باشد
[ترجمه ترگمان]مترجم شفاهی باید اخلاق کار خوب و عظمت وطن پرستی را رعایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Always think a lot of money to spend, now or in the struggle for this goal, although grebe false loftiness.
[ترجمه گوگل]همیشه فکر می کنم مقدار زیادی از پول برای خرج کردن، در حال حاضر یا در مبارزه برای این هدف، اگر چه حشرات کاذب بلندی
[ترجمه ترگمان]همیشه فکر کنید که پول زیادی برای خرج کردن، در حال حاضر یا در تلاش برای رسیدن به این هدف، اگر چه grebe کاذب وجود دارد، فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As one important branch of aesthetics, the definiti on of Loftiness has experienced an ever - lasting evolution.
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از شاخه‌های مهم زیبایی‌شناسی، تعریف بلندبالایی تکاملی دائمی را تجربه کرده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شاخه مهم زیبایی شناسی، definiti در of یک تحول ماندگار را تجربه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Meili Snow Mountain is world - known for its loftiness, magnificence and mysteriousness.
[ترجمه گوگل]Meili Snow Mountain جهانی است - به دلیل بلندی، شکوه و اسرار خود شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]کوه برفی Meili به خاطر عظمت، شکوه و راز آن مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The selection of belief should be based on rationality, reality, loftiness and healthiness.
[ترجمه گوگل]انتخاب باور باید بر اساس عقلانیت، واقعیت، بلندی و سلامت باشد
[ترجمه ترگمان]انتخاب باور باید براساس عقلانیت، واقعیت، عظمت و سلامت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jameson explore this transition from Daily life beautifying, pleasant sensation aesthetics, loftiness of technology.
[ترجمه گوگل]جیمسون این انتقال را از زیباسازی زندگی روزمره، زیبایی‌شناسی حس دلپذیر، و عظمت فناوری کشف می‌کند
[ترجمه ترگمان]جیمسون این گذار را از زیبا سازی زندگی روزانه، زیبایی خوشایند و عالی بودن تکنولوژی کشف و بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Under the condition of advocating profits, They depart from loftiness and go to commonness.
[ترجمه گوگل]به شرط طرفداری از منفعت، از بلندی دور شده و به سوی عوام می روند
[ترجمه ترگمان]با این شرط که از سود دفاع کنند، آن ها از عالی خواب برمی خیزند و به ابتذال کشانده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فراز (اسم)
ascent, rise, ascendancy, height, altitude, ascendency, loftiness

علی (اسم)
height, eminence, loftiness

علو (اسم)
elevation, eminence, magnanimity, prominence, nobility, loftiness, lordliness, majesty

انگلیسی به انگلیسی

• state of being elevated; pompousness; haughtiness, arrogance

پیشنهاد کاربران

بپرس