lodestar

/ˈloʊdstɑːr//ˈləʊdstɑː/

معنی: راهنما، ستاره قطبی، ستاره راهنما
معانی دیگر: ستاره ی راهنما (به ویژه ستاره ی قطبی)، loadstar نج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a star that serves as a guide or reference point, esp. the North Star.

(2) تعریف: something that guides, leads, or directs, such as a principle or ambition.

جمله های نمونه

1. The party manifesto is no longer the lodestar it used to be.
[ترجمه گوگل]مانیفست حزب دیگر آن لودستار سابق نیست
[ترجمه ترگمان]بیانیه حزب دیگر the نیست که مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our tax lodestar has been low marginal rates.
[ترجمه گوگل]lodestar مالیاتی ما نرخ های حاشیه ای پایین بوده است
[ترجمه ترگمان]مالیات ما نرخ حاشیه ای پایینی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the same time, it's our lodestar.
[ترجمه گوگل]در عین حال، این لودستار ماست
[ترجمه ترگمان]در همان حال، این lodestar است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But, for now, autocratic China remains Asia's lodestar.
[ترجمه گوگل]اما، در حال حاضر، چین خودکامه ستاره اصلی آسیاست
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر، چین استبدادی همچنان lodestar آسیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although the lodestar fee is simple and easy, lure the lawyer to prolong litigation.
[ترجمه گوگل]اگرچه حق الزحمه لودستار ساده و آسان است، اما وکیل را برای طولانی کردن دعوا فریب دهید
[ترجمه ترگمان]اگرچه هزینه lodestar ساده و آسان است، اما وکیل را اغوا می کند تا دعوی قضایی را طولانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Once a lodestar to hopeful immigrants, it is still regarded as a symbol of American democracy.
[ترجمه گوگل]زمانی که برای مهاجران امیدوار بود، هنوز به عنوان نمادی از دموکراسی آمریکایی در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به مهاجران امیدوار، هنوز به عنوان نماد دموکراسی آمریکا در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The maxim is meant not just as a lodestar for her agency but also as a repudiation of its recent past.
[ترجمه گوگل]مقصود از این اصل نه تنها به‌عنوان ستاره‌ای برای نمایندگی او، بلکه به‌عنوان رد گذشته‌ی نزدیک آن نیز می‌باشد
[ترجمه ترگمان]این شعار نه تنها به عنوان یک lodestar برای اداره وی بلکه به عنوان انکار گذشته اخیر آن محسوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then it became apparent that she was holding to some other lodestar.
[ترجمه گوگل]سپس معلوم شد که او به یک ستاره ی دیگر دست بسته است
[ترجمه ترگمان]بعد معلوم شد که او در دست دیگری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In particular, it tells us what volume of sales will maximise profits and this is management's lodestar.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، به ما می‌گوید که چه حجمی از فروش سود را به حداکثر می‌رساند و این نقطه ضعف مدیریت است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به ما می گوید که چه حجم فروش سود را به حداکثر می رساند و این lodestar مدیریتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even in tension-fraught marriages a courtship story can serve as a lodestar.
[ترجمه گوگل]حتی در ازدواج‌های پر تنش، یک داستان خواستگاری می‌تواند به عنوان یک سرگردان عمل کند
[ترجمه ترگمان]حتی در تنش - ازدواج با شکوه، یک داستان عاشقانه می تواند به عنوان یک lodestar عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A mistress lives perhaps too much in the present, but this immediacy is a lodestar.
[ترجمه گوگل]یک معشوقه شاید بیش از حد در زمان حال زندگی می کند، اما این بی واسطه بودن یک ستاره است
[ترجمه ترگمان]یک خانم ممکن است در حال حاضر زیاد زندگی کند، اما این لحظه فوریت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In the US, Vogue's chunky September issue is fashion's lodestar; so successful it spawned its own documentary.
[ترجمه گوگل]در ایالات متحده، شماره درشت ماه سپتامبر Vogue، ستاره مد است آنقدر موفق بود که مستند خودش را تولید کرد
[ترجمه ترگمان]در ایالات متحده، مساله chunky ماه سپتامبر lodestar مد است؛ پس موفق شد مستند خودش را تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our struggle to stay true to our values and Constitution has always been a lodestar, both to the American people and to those who share our aspiration for human dignity.
[ترجمه گوگل]مبارزه ما برای وفادار ماندن به ارزش‌ها و قانون اساسی‌مان، هم برای مردم آمریکا و هم برای آن‌هایی که در آرزوی ما برای کرامت انسانی مشترک هستند، همیشه یک ستاره بوده است
[ترجمه ترگمان]تلاش ما برای درست ماندن در برابر ارزش ها و قانون اساسی همیشه a بوده است، هم برای مردم آمریکا و هم برای کسانی که آرزوی ما را برای شان انسانی به اشتراک می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The central bank would have to distribute new notes and coins fast. It would also have to set interest rates, and would need a lodestar, probably an inflation target, to guide it.
[ترجمه گوگل]بانک مرکزی باید اسکناس و سکه جدید را به سرعت توزیع کند همچنین باید نرخ های بهره را تعیین کند و برای هدایت آن به یک لودستار، احتمالاً یک هدف تورمی، نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]بانک مرکزی باید یادداشت ها و سکه های جدید را به سرعت توزیع کند همچنین باید نرخ بهره را تنظیم کرده و به a، احتمالا یک هدف تورم، نیاز دارد تا آن را هدایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهنما (اسم)
leader, guidance, adviser, advisor, guide, guideline, index, signal, clue, conductor, cicerone, key, usher, fingerpost, flagman, keynote, keyword, landmark, pacemaker, lead-up, loadstar, lodestar

ستاره قطبی (اسم)
loadstar, polaris, north star, pole star, lodestar

ستاره راهنما (اسم)
loadstar, lodestar

انگلیسی به انگلیسی

• guiding star; polaris; something which serves as a guide, guiding principle (also loadstar)

پیشنهاد کاربران

بپرس