Locked in custody battleبر سرحضانت کشمکش داشتن
نه راه پس دارد نه راه پیش
Be locked in battle /despite
گیر افتادن در مخمصه ای که نه راه پس دارد نه راه پیش
گیر افتادن در مخمصه ای که نه راه پس دارد نه راه پیش
به مدت طولانی با هم کشمکش داشتن
درگیر بودن
درگیر بودن
در یک رقابت یا کشمکش بودن
be involved in a competition
درگیر جنگ
گرفتار جنگ
متمرکز شده در جنگ
گرفتار جنگ
متمرکز شده در جنگ