locative

/ˈlɒkətɪv//ˈlɒkətɪv/

معنی: مکانی، اندری، دال برمکان، حالت مکانی
معانی دیگر: (زبان شناسی - در زبان هایی مانند سانسکریت و لاتین) حالت اندری، جانما، جایگاه نما، وابسته به پیشوند یا پسوند جانما

جمله های نمونه

1. Something acting as locative centre or communicating beacon to these beings.
[ترجمه گوگل]چیزی که به عنوان مرکز مکان یا چراغ ارتباطی با این موجودات عمل می کند
[ترجمه ترگمان]چیزی که به عنوان مرکز یا راهنمای ارتباطی به این موجودات عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I argue that locative prepositional phrases are taken as a lexicogrammatical pattern to recognize genre types.
[ترجمه گوگل]من استدلال می کنم که عبارات اضافه مکانی به عنوان یک الگوی واژگانی دستوری برای تشخیص انواع ژانر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]من استدلال می کنم که عبارت های prepositional به عنوان یک الگوی lexicogrammatical برای تشخیص انواع ژانر در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This dissertation adopts a functional approach to locative prepositional phrases.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه رویکردی کاربردی برای عبارات اضافه مکانی اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه یک رویکرد عملی را برای locative عبارت های prepositional اتخاذ می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Moreover, the locative environment is mainly realized a locative prepositional phrase.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، محیط مکان عمدتاً یک عبارت اضافه مکانی تحقق می یابد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، محیط locative عمدتا یک عبارت locative prepositional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In fact a locative prepositional phrase is the general name of spatiotemporal prepositional phrases.
[ترجمه گوگل]در واقع یک عبارت اضافه مکانی نام کلی عبارات اضافه مکانی و زمانی است
[ترجمه ترگمان]در واقع عبارت locative نام ژنرال of prepositional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Moreover, the investigation of locative prepositional phrases helps find the spatiotemporal principles in locating experience.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بررسی عبارات اضافه مکانی به یافتن اصول مکانی-زمانی در مکان یابی تجربه کمک می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، بررسی عبارت های locative prepositional به پیدا کردن اصول spatiotemporal در پیدا کردن تجربه کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In addition a locative prepositional phrase is mainly a locative preposition and a nominal group.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، یک عبارت اضافه مکان عمدتاً یک حرف اضافه مکان و یک گروه اسمی است
[ترجمه ترگمان]به علاوه عبارت locative prepositional به طور عمده عبارت است از حرف اضافه می مانند و یک گروه اسمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The authors of this paper proposed a new statistical method so called rank correlation weight method used for locative prediction of mineral resources targets.
[ترجمه گوگل]نویسندگان این مقاله یک روش آماری جدید به نام روش وزنی همبستگی رتبه ای را پیشنهاد کردند که برای پیش بینی مکانی اهداف منابع معدنی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]نویسندگان این مقاله یک روش آماری جدید را به گونه ای پیشنهاد کردند که روش وزن همبستگی رتبه را برای پیش بینی locative اهداف منابع معدنی به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Locative sentences are indispensable to any language and different language express locative information in different way.
[ترجمه گوگل]جملات محلی برای هر زبانی ضروری هستند و زبان های مختلف اطلاعات مکانی را به روش های مختلف بیان می کنند
[ترجمه ترگمان]جملات locative برای هر زبانی ضروری هستند و زبان مختلف اطلاعات locative را به روش های مختلف بیان می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Therefore, its syntactic position is not as flexible as that of a locative prepositional phrase.
[ترجمه گوگل]بنابراین، موقعیت نحوی آن به اندازه یک عبارت اضافه محلی انعطاف پذیر نیست
[ترجمه ترگمان]بنابراین، موقعیت نحوی آن به اندازه یک عبارت locative prepositional انعطاف پذیر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper is intended to explore the semantic characteristics valency features of sentences with locative subjects.
[ترجمه گوگل]هدف این مقاله بررسی ویژگی‌های معنایی ویژگی‌های ظرفیت جملات با موضوعات مکانی است
[ترجمه ترگمان]هدف از این مقاله بررسی ویژگی های معنایی ظرفیت جملات با موضوعات locative است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a detailed description of the prepositions phrase' word order and its grammaticalization path about locative, dative and benifcative.
[ترجمه گوگل]شرح مفصلی از ترتیب کلمه عبارت حروف اضافه و مسیر دستوری آن در مورد مکان، داتیو و سودمند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک توصیف دقیق از کلمه prepositions و مسیر دستوریشدن آن ها در مورد locative، dative و benifcative وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Furthermore, as opposed to its corresponding normal counterpart, the sentence with the locative subject receives an additional valency element, which in turn makes the monovalent verb bivalent.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بر خلاف همتای عادی متناظر خود، جمله با فاعل مکان یک عنصر ظرفیت اضافی دریافت می کند که به نوبه خود فعل تک ظرفیتی را دو ظرفیتی می کند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، همان طور که با همتای عادی متناظر آن مخالف است، جمله با سوژه locative یک عنصر ظرفیت اضافی دریافت می کند، که به نوبه خود فعل تک ظرفیتی را دوگانه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مکانی (اسم)
locative

اندری (صفت)
locative

دال بر مکان (صفت)
locative

حالت مکانی (صفت)
locative

انگلیسی به انگلیسی

• case-form which indicates place or location (grammar)
showing place (grammer)

پیشنهاد کاربران

locative ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: دَری
تعریف: ← حالت دَری

بپرس