locating

جمله های نمونه

1. hey are locating the lines of the property
آنان دارند حدود (مرزهای) ملک را معین می کنند.

پیشنهاد کاربران

قراردهی، قرارگیری، مستقرسازی، مکانیابی، محل یابی، جایمندی، جایگزینی، جایگذاری، جایابی، مرزیابی

بپرس