locale

/loʊˈkɑːl//ləʊˈkɑːl/

معنی: محل
معانی دیگر: (به ویژه: محل رویداد چیزی در داستان وغیره) زمینه، جا، بودگاه، محل وقوع، بودجا، منطقه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a place, esp. as the setting of some event; locality.
مترادف: area, locality, place, site, spot, venue
مشابه: district, quarter, region, scene, section, territory, vicinity, zone

- The couple chose a picturesque locale in the mountains for their wedding.
[ترجمه گوگل] این زوج محلی زیبا در کوهستان را برای عروسی خود انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان] این زوج یک منطقه زیبا را برای عروسی انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Southeastern Turkey is the locale of a famous archaeological discovery.
[ترجمه گوگل] جنوب شرقی ترکیه محل کشف معروف باستان شناسی است
[ترجمه ترگمان] جنوب شرقی ترکیه محلی از یک کشف باستان شناسی معروف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the scene or setting, as of a story, play, or film.
مترادف: location, place, scene, setting
مشابه: atmosphere, backdrop, region

- Venice is the locale for the film.
[ترجمه گوگل] ونیز محل فیلم است
[ترجمه ترگمان] ونیز محلی برای فیلم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The author has chosen the backstreets of Dublin for the locale of her most recent novel.
[ترجمه گوگل] نویسنده کوچه پس کوچه های دوبلین را برای محل رمان اخیر خود انتخاب کرده است
[ترجمه ترگمان] نویسنده کتاب backstreets را برای the رمان اخیر خود انتخاب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the locale and period of the story
محل و زمان داستان

2. the actual locale of that crime
محل واقعی آن جنایت

3. The book's locale is a seaside town in the summer of 195
[ترجمه گوگل]محل کتاب شهری ساحلی در تابستان 195 است
[ترجمه ترگمان]محل این کتاب در تابستان سال ۱۹۵ میلادی یک شهر ساحلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. An amusement park is the perfect locale for a bunch of irrepressible youngsters to have all sorts of adventures.
[ترجمه گوگل]یک پارک تفریحی مکان مناسبی برای گروهی از جوانان سرکوب‌ناپذیر است تا انواع ماجراجویی را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]یک پارک تفریحی بهترین منطقه برای یک مشت جوان مهار نشدنی است که انواع و اقسام ماجراها را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The director is looking for a suitable locale for his new film.
[ترجمه گوگل]کارگردان به دنبال موقعیت مناسبی برای فیلم جدیدش است
[ترجمه ترگمان]کارگردان به دنبال یک منطقه مناسب برای فیلم جدیدش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Dominic said it was a fraudulent use of locale, a piece of charlatanism.
[ترجمه گوگل]دومینیک گفت که این یک استفاده فریبکارانه از زبان محلی، یک قطعه شارلاتانیسم است
[ترجمه ترگمان]دومینیک گفت که این یک استفاده تقلبی از محلی است، یک تکه کاغذ پوستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The North East was by 1914 a locale of a particularly organized capitalism.
[ترجمه گوگل]شمال شرق تا سال 1914 محل یک سرمایه داری خاص سازمان یافته بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۱۴ یک منطقه از یک نظام سرمایه داری سازمان دهی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Malta is the perfect locale for the conference.
[ترجمه گوگل]مالت محل مناسبی برای کنفرانس است
[ترجمه ترگمان]مالت بهترین منطقه برای کنفرانس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The concept of a machine-specific locale works great if you're running a server on your local machine, or if the server is another machine on your local-area network.
[ترجمه گوگل]اگر سروری را بر روی دستگاه محلی خود اجرا می کنید، یا اگر سرور دستگاه دیگری در شبکه محلی شما باشد، مفهوم یک منطقه خاص برای ماشین عالی عمل می کند
[ترجمه ترگمان]اگر در حال اجرای یک سرور روی دستگاه محلی خود هستید، یا اگر سرور یک ماشین دیگر در شبکه محلی شما باشد، مفهوم یک منطقه خاص از ماشین بسیار خوب کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Indicates a locale under which to compare strings within the DataSet.
[ترجمه گوگل]محلی را نشان می دهد که تحت آن رشته ها در DataSet مقایسه شوند
[ترجمه ترگمان]یک منطقه را مشخص می کند که در زیر آن رشته ها را در the مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This means that they not account any locale settings when doing conversion.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که آنها هیچ تنظیمات محلی را هنگام انجام تبدیل در نظر نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که آن ها هیچ تنظیمات محلی هنگام انجام تبدیل را در نظر نمی گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Premier Wen Jiabao commands the earthquake locale in person.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر ون جیابائو شخصاً محل وقوع زلزله را فرمان می دهد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر ون جیابائو در مورد منطقه زلزله زده به طور فردی دستور می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The locale is a globalization term which identifies the supported language set.
[ترجمه گوگل]محل یک اصطلاح جهانی سازی است که مجموعه زبان پشتیبانی شده را مشخص می کند
[ترجمه ترگمان]محل یک اصطلاح جهانی شدن است که زبان پشتیبانی شده را شناسایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It's usually a mistake to revisit a beloved locale - it has changed and so have you.
[ترجمه گوگل]معمولاً بازدید مجدد از یک منطقه مورد علاقه اشتباه است - این منطقه تغییر کرده است و شما نیز تغییر کرده اید
[ترجمه ترگمان]دیدن یک منطقه محبوب معمولا اشتباه است - آن تغییر کرده است و شما هم همین طور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Every POSIX locale, regardless of whether it uses an ASCII single-byte or multibyte UTF-8 character encoding, relies on this character type, provided it is actually using a post- 2 version of glibc.
[ترجمه گوگل]هر محلی POSIX، صرف نظر از اینکه از رمزگذاری نویسه‌های UTF-8 تک بایتی یا چند بایتی ASCII استفاده می‌کند، به این نوع کاراکتر متکی است، مشروط بر اینکه در واقع از یک نسخه post-2 از glibc استفاده کند
[ترجمه ترگمان]هر منطقه POSIX صرف نظر از این که از یک بایت یک بایتی استفاده می کند یا از کدگذاری نویسه های UTF - ۸ استفاده می کند، به این نوع ویژگی تکیه دارد، در صورتی که در واقع از یک نسخه پس از ۲ of استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

محل (اسم)
site, place, room, spot, position, location, vacancy, locale, locality, situs, whereabout

انگلیسی به انگلیسی

• locality, place or district, area in which an event occurs (french)
a locale is a small area, for example the place where something happens or where the action of a book or film is set; a literary word.

پیشنهاد کاربران

locales
مناطق
مثال؛
This restaurant has a cozy locale with a great view.
In a discussion about travel destinations, a person might mention, “I’m looking for a locale with beautiful beaches and vibrant nightlife. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A writer might describe a setting in a story as, “The story takes place in a small seaside locale. ”

مکان
جایگاه
محل
تلفظ: لُکَل

بپرس