local anesthetic

جمله های نمونه

1. Local anesthetics may block impulse replication in mid-axon.
[ترجمه گوگل]بی حس کننده های موضعی ممکن است تکثیر تکانه را در آکسون میانی مسدود کنند
[ترجمه ترگمان]داروی بی هوشی موضعی ممکن است در میانه آکسون تکرار پالس ناگهانی را مسدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion 2% mepivacaine is a safe and efficacious local anesthetic drug in conservative dentistry.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری مپیواکائین 2% یک داروی بی حس کننده موضعی موثر و ایمن در دندانپزشکی محافظه کارانه است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ۲ % mepivacaine یک داروی بی حس کننده موضعی موثر و موثر در دندان پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Local anesthetic is now being injected to further numb the skin.
[ترجمه گوگل]اکنون برای بی حس شدن بیشتر پوست، بی حس کننده موضعی تزریق می شود
[ترجمه ترگمان]بی حسی موضعی در حال حاضر برای بی حس کردن بیشتر پوست تزریق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective : To study the local anesthetic effect of daidzein.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر بی حسی موضعی دایدزین
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثر بی حس کننده موضعی daidzein
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cocaine is originally used as a local anesthetic by doctors.
[ترجمه گوگل]کوکائین در اصل به عنوان یک بی حس کننده موضعی توسط پزشکان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کوکائین در اصل به عنوان بی حسی موضعی توسط دکترها مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Spinal anesthesia results from the infection of a local anesthetic into the cerebrospinal fluid.
[ترجمه گوگل]بی حسی نخاعی از عفونت یک بی حس کننده موضعی به مایع مغزی نخاعی ناشی می شود
[ترجمه ترگمان]بی هوشی ستون فقرات ناشی از عفونت داروی بی حس کننده موضعی در مایع مغزی - نخاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The dentist gave her a local anesthetic prior to the extraction.
[ترجمه گوگل]دندانپزشک قبل از کشیدن به او بی حسی موضعی داد
[ترجمه ترگمان]دندان پزشک پیش از استخراج، یک بی حسی موضعی به وی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. C. If the patient is awake, use a local anesthetic at the venipuncture site.
[ترجمه گوگل]ج- اگر بیمار بیدار است، از بی حس کننده موضعی در محل رگ گیری استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]C _ اگر بیمار بیدار باشد، از یک بی حسی موضعی در محل venipuncture استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The addition of epinephrine to local anesthetic solutions produces vasoconstriction.
[ترجمه گوگل]افزودن اپی نفرین به محلول های بی حس کننده موضعی باعث انقباض عروق می شود
[ترجمه ترگمان]اضافه شدن آدرنالین به راه حل های ناشی از بی حسی موضعی، vasoconstriction را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Before the test is done, a local anesthetic will be given.
[ترجمه گوگل]قبل از انجام آزمایش، یک بی حسی موضعی داده می شود
[ترجمه ترگمان]قبل از این که آزمایش انجام شود، یک بی حسی موضعی داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The patient remains conscious with local anesthetic.
[ترجمه گوگل]بیمار با بی حسی موضعی هوشیار می ماند
[ترجمه ترگمان]بیمار از بی حسی موضعی آگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To discuss the influence on algaesthesis of local anesthetic solution with different temperatures.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد تأثیر محلول بی حس کننده موضعی بر جلبک با دماهای مختلف
[ترجمه ترگمان]هدف بحث در مورد تاثیر بر algaesthesis محلول بی حسی موضعی با دماهای متفاوت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Have you ever had any adverse reactions to a local anesthetic?
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال واکنش های نامطلوبی به بی حسی موضعی داشته اید؟
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال عکس العمل بدی نسبت به بی حسی موضعی دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The decay is very deep, so I will use a local anesthetic before drilling.
[ترجمه گوگل]پوسیدگی بسیار عمیق است، بنابراین قبل از سوراخ کردن از یک بی حس کننده موضعی استفاده خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]پوسیدگی بسیار عمیق است، بنابراین قبل از حفاری از یک بی حسی موضعی استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Objective To reveal the advantages and disadvantages of the application of isobaric and hyperbaric local anesthetic in spinal anesthesia so as to provide reference for clinical practice.
[ترجمه گوگل]هدف: افشای مزایا و معایب استفاده از بی حسی موضعی ایزوباریک و هایپرباریک در بی حسی نخاعی به منظور ارائه مرجعی برای عمل بالینی
[ترجمه ترگمان]هدف نشان دادن مزایا و معایب کاربرد داروی بی هوشی موضعی و بی حسی موضعی در بی حسی نخاعی، به منظور فراهم آوردن مرجع برای اعمال بالینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• anesthetic that numbs a specific area of the body

پیشنهاد کاربران

بی حس کننده موضعی ( اسم ) : بی حس کننده ای مانند لیدوکائین که تنها احساس را در یک قسمت جداگانه از بدن از بین می برد.
بی حسی برای عمل یا جراحی
( متضاد با ) : general anesthetic یا بیهوشی
داروی بیهوشی موضعی
بی حس کننده موضعی

بپرس